نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 65
* ( الأَرْذَلُونَ ؟ قالَ : وَما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ؟ إِنْ حِسابُهُمْ إِلَّا عَلى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ وَما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنِينَ ) * [1] قوم نوح پيامبران را دروغگو خواندند در آن هنگام كه خويش آنان نوح به ايشان گفت : چرا از خدا بيم نمىكنيد من براى شما پيام آورى امينم از خدا بپرهيزيد و به فرمان من گوش دهيد من از شما پاداشى نمىخواهم ، كه پاداش مرا پروردگار جهانيان خواهد داد از خدا بپرهيزيد و به فرمان من گوش دهيد گفتند : آيا ما نيز در شمار پيروان تو درآييم ، با اينكه اين خرده فروشان از تو پيروى كردهاند و ناداران ؟ گفت : من از كار و شغل آنان خبرى ندارم حساب آنان جز با پروردگار من نيست ، كاش اين را مىدانستيد و من هرگز مؤمنان را ( به جرم تنگدستى و محروميتهاى اجتماعى ) ، از خود دور نخواهم كرد 3 * ( قالُوا : يا شُعَيْبُ ما نَفْقَه كَثِيراً مِمَّا تَقُولُ ، وَإِنَّا لَنَراكَ فِينا ضَعِيفاً ، وَلَوْ لا رَهْطُكَ لَرَجَمْناكَ ، وَما أَنْتَ عَلَيْنا بِعَزِيزٍ ) * [2] گفتند : اى شعيب ! ما بيشتر آنچه را كه تو مىگويى در نمىيابيم ، و تو را در ميان خود ناتوان مىبينيم ، و اگر قوم و قبيلهء تو نبودند ، تو را سنگسار مىكرديم ، و تو خود در برابر ما نيرويى ندارى 4 * ( وَقالُوا : ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْواقِ ، لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْه مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَه نَذِيراً أَوْ يُلْقى إِلَيْه كَنْزٌ ، أَوْ تَكُونُ لَه جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْها ؟ وَقالَ الظَّالِمُونَ : إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الأَمْثالَ فَضَلُّوا ، فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا ) * [3]