( 1 ) پيامبر « ص » - از امير المؤمنين على « ع » روايت كرده‌اند كه گفت : چون اين آيه فرود آمد : * ( وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ ) * افراد قبيلهء نزديك خود را بيم ده » ، پيامبر خدا ، فرزندان عبد المطَّلب را كه شمارهء آنان چهل مرد ، يكى كمتر يا يكى زيادتر ، بود فراخواند و گفت : « كدام يك از شما مىخواهد برادر و وارث و وصى و وزير و جانشين من پس از من باشد ؟ » ، و اين درخواست را به يكى يكى آنان عرضه كرد و همه سرباز زدند ، تا آن گاه كه به من رسيد ، گفتم : من ، اى رسول خدا . پيامبر گفت : « اى پسران عبد المطَّلب ! اين ، برادر و وارث و وصى و وزير و جانشين من در ميان شما پس از من خواهد بود » . پس همه برخاستند و بعضى به بعضى ديگر مىخنديدند و به ابو طالب مىگفتند : به تو فرمان داد كه به سخن اين بچه گوش فرادارى و از او فرمان برى . 2 - النبي « ص » : اللَّهمّ ! إنّي اقول كما قال اخي موسى : اللهمّ اجعل لي وزيرا من اهلي ، عليّا * ( اشْدُدْ بِه أَزْرِي ، وَأَشْرِكْه فِي أَمْرِي ، كَيْ نُسَبِّحَكَ كَثِيراً ، وَنَذْكُرَكَ كَثِيراً ، إِنَّكَ كُنْتَ بِنا بَصِيراً ) * [1] .
( 2 ) پيامبر « ص » : خدايا ! من چنان مىگويم كه برادرم موسى گفت : خدايا براى من وزيرى از كسانم قرار ده ، به على پشت مرا محكم كن ، و او را در كار من شريك ساز ، تا تو را فراوان تسبيح كنيم ، و فراوان به ياد تو باشيم ، كه تو برما بينا و آگاهى . 3 - النبي « ص » : يا أنس ! اوّل من يدخل عليك من هذا الباب امير المؤمنين ، و سيّد المسلمين ، و قائد الغرّ المحجّلين . . قال انس : قلت : « اللهمّ ! اجعله رجلا من الانصار » و كتمته ، اذ جاء عليّ [2] . .
( 3 ) پيامبر « ص » : اى انس ! نخستين كسى كه از اين در وارد شود ، امير مؤمنان و

[1] « بحار » 38 / 148 .
[2] « بحار » 37 / 300 - از كتاب « كشف اليقين » .

608