نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 584
آمده ، تا آنجا كه دستهء دوم وارثان پيامبران و جانشينان رسول الله « ص » خوانده شدهاند . در فصلهاى گذشته از همين باب - مخصوصا فصلهاى دوازدهم و سيزدهم - مقدارى از آن سرزنشها و سركوفتها را آورديم ، تا جامعهء اسلامى تكليف خود را در برابر اين دسته - كه در ميان ايشان مدرس و خطيب و واعظ و نظاير اينان نيز ديده مىشوند - بداند ، و از ايشان دورى جويد ، و به علماى ربّانى گزيده نزديك شود ، تا از اين راه اسلام اعتلا پيدا كند ، و عزت مسلمانان بازگردد ، و رسالتهاى خدا منتشر و عملى شود ، و ايمنى و خوشبختى نصيب همهء بشريت گردد ، و لا حول و لا قوّة الَّا با لله العلىّ العظيم . 6 - بعضى از آنان ، نه همهء ايشان در حديث شريف آمده است : « . . فامّا من كان من الفقهاء صائنا لنفسه ، حافظا لدينه ، مخالفا على هواه ، مطيعا لأمر مولاه ، فللعوام أن يقلَّدوه ، و ذلك لا يكون الَّا بعض فقهاء الشّيعة لا كلَّهم [1] . . ( 1 ) اما آن كس از فقها كه پاسدار نفس و حافظ دين و مخالف با هواى نفس و فرمانبردار امر خداى خود باشد ، بر عوام واجب است كه از او تقليد كنند . و اين نيست جز در بعضى از فقهاى شيعه ، نه همهء آنان » . و اين امرى معلوم است ، و در اين باب مسائلى گذشت كه ما را به آن راهنمايى مىكند . بنا بر اين هر عالم و فقيهى را نمىرسد كه تا زمانى كه به خصوصيات ( ظاهرى و باطنى و علمى و عملى ) لازم براى رياست دست نيافته است ، خود را در مقام رياست برآورد . پس آن كس شايستهء اين امر است كه يگانهء زمان باشد ، يعنى يكى از فقيهان هر عصر نه همهء آنان . و سياست دينى خارجى ، و حقايق عينى ، و تجارب مربوط به امر ادارهء اجتماع ، و عقل ، و اعتبار ، و آشنايى با استعدادها و مواهب نفوس ، همه و همه ، از چيزهايى است كه برامت اسلامى واجب مىسازد كه براى مرجعيت عالى ، به فقيه يگانه اى رجوع كنند كه واجد كل شرايط باشد ، نه به همهء آنان . و - چنان كه در حديث گذشت - ائمهء طاهرين در
[1] « احتجاج » 2 / 264 - 263 ؛ از احاديث امام حسن عسكرى « ع » .
584
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 584