نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 563
بدين گونه بر خوانندهء بزرگوار آشكار مىشود كه عالم شيعى اجتماعى - كه متصدى مناصب دينى و مخصوصا مرجعيت عظمى است - جانشين پيامبران و وصىّ صدّيقان است . بنا بر اين لازم است بدانيم كه اين عالم چگونه بايد و بلكه چگونه واجب است كه باشد . آيا هر فقيهى مىتواند خود را براى اين مقام نامزد كند و در صدد آن برآيد ، هر چند اصول و فقه و اصطلاحات كتابى را به طور جامع بداند ، و در حوزه هاى علميه استاد باشد ، و « رسالهء عمليه » نوشته باشد ؟ نه ، تنها اينها كفايت نمىكند . و اگر چنين كسى متصدى امور شد ، آيا براى مسلمانان شايسته است كه تا او را از جهت صلابت دينى و زيركى سياسى و استوارى قاطعيت و ديگر شايستگيهاى لازم نيازمودهاند به مرجعيت بپذيرند ؟ نه ، شايسته نيست . عالم اسلامى نمايندهء عصر سوم از عصرهاى سه گانهء رسالتهاى خدا در زمين است ، و او حجت خدا به معنى اعم است ، از آن جهت كه حجّت امام است . و چنان كه در حديث آمده امام حجت خداى متعال است ، پس عالم به يك واسطه ( امام ) حجت خدا بر مردمان است . بنا بر اين شايسته نيست كه چنين مقامى را كسى ، جز آنكه از حيث صفات ، ارتباط تامى با صاحبان دو عصر پيش از خود داشته باشد ، عهده دار شود . و اگر آن كس كه شايسته است عهده دار شد ، لطف خدا بر مردم كامل مىشود و رسالت خدا بر زمين ادامه مىيابد . اين مقام را در سرزمينهاى شيعه نشين اهميت ديگر نيز هست ، و آن به موجوديّت و بقاى اسلام و گسترش و اعتلاى آن باز مىگردد ، چه « مرجع » در نظر شيعه ، نگاهبان اسلام و وسيلهء ادامه يافتن آن و پاسدار هر چيزى است كه به مجموعهء اسلامى تعلق دارد . و او يگانه پناهگاه در برابر همهء سختيها و مخاطراتى است كه از لحاظ سياست و اقتصاد و فرهنگ پيش مىآيد ، و او است كه در برابر همهء جريانات مخالف داخلى و خارجى كه از جانب دشمنان اسلام از جهود و ترسا و جز ايشان ، و از طرف زورمندان و جباران و خيانت پيشگان ، و كسانى كه به مزدورى بيگانگان مقامهاى حاكمان و اميران و شاهان مسلمان را اشغال كردهاند هدايت مىشود ، بايد به مبارزه برخيزد ، نيز او است كه بايد با مذاهب فكرى و اعتقادى باطل ، و قوانين وضع شده به دست
563
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 563