نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 508
« معرفت » بوده است . پس « علم به خدا » به معنى معرفت است به گونه اى كه گويى خدا را در برابر خود مىبينى ، چه اگر چنان است كه تو او را نمىتوانى ببينى او تو را مىبيند . عالم بزرگ شيخ زين الدّين عاملى ، معروف به شهيد ثانى ، در مقام جدا كردن انواع علم و پرداختن به آنچه مهمتر است ، چنين گفته است : « . . با وجود اين نيز بايد دانسته شود كه تنها دانستن اين مسائل مدوّن شده در كتابها ، در نزد خداى متعال ، فقه حساب نمىشود ، و همانا فقه در نزد خدا ، دريافت جلال و عظمت او است ، و آن دانشى است كه در آدمى ايجاد بيم و خداترسى و خشوع مىكند ، و او را به تقوى و پرهيزگارى بر مىانگيزد » [1] . < فهرس الموضوعات > 2 - طلب علم براى خدا و نشانه ها و آثار آن < / فهرس الموضوعات > 2 - طلب علم براى خدا و نشانه ها و آثار آن 1 - النبي « ص » - فيما رواه الامام امير المؤمنين : من طلب العلم لله ، لم يصب منه بابا الَّا ازداد به في نفسه ذلَّا ، و في الناس تواضعا ، و لله خوفا ، و في الدين اجتهادا . و ذلك الذي ينتفع بالعلم ، فليتعلَّمه . . [2] ( 1 ) پيامبر « ص » - به روايت امير المؤمنين « ع » : هر كه علم را براى رضاى خدا طلب كند ، به هيچ بابى از آن دست نمىيابد مگر آنكه به سبب آن ، در نفس خود ، داراى فروتنيى افزونتر مىشود ، و در ميان مردم بيشتر به تواضع مىپردازد ، و ترس او از خدا افزايش پيدا مىكند ، و كوشش او در كار دين بيشتر مىشود . و اين گونه كس همان است كه از علم سود مىبرد ، و بايد آن را بياموزد . . < فهرس الموضوعات > 3 - تأمل و خلوت گزيدن و به تفكر پرداختن < / فهرس الموضوعات > 3 - تأمل و خلوت گزيدن و به تفكر پرداختن