نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 397
مفسدة للراكب ، و مذلَّة للماشي » . . و ركب مرّة أخرى فمشوا خلفه فقال : « انصرفوا ! فإنّ خفق النّعال خلف أعقاب الرّجال ، مفسدة لقلوب النّوكى » . [1] امام صادق « ع » : امير المؤمنين براى رفتن نزد اصحاب خود سواره به راه افتاد ، و كسانى در پى او پياده به راه افتادند ، پس متوجه آنان شد و گفت : « حاجتى داريد ؟ » گفتند : نه اى امير مؤمنان ، بلكه دوست داريم كه همراه تو باشيم . به ايشان گفت : « پى كار خود رويد كه اگر پياده اى همراه سواره اى رود اسباب تباهى سواره است و خوارى پياده » . . و بار ديگر سوار شد و كسانى در پى وى به راه افتادند ، پس گفت : « در پى كار خود رويد و دور شويد ، كه صداى كفشها به دنبال مردان ، اسباب تباهى دلهاى احمقان است » . < فهرس الموضوعات > 4 - ايمان داشتن به انسان < / فهرس الموضوعات > 4 - ايمان داشتن به انسان < فهرس الموضوعات > قرآن < / فهرس الموضوعات > قرآن 1 - * ( قُلْ : أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ ، يُؤْمِنُ بِالله ، وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ ) * . . [2] . . بگو : او ( پيامبر ) ، گوش نيكى است براى شما ( و اينكه به سخنان شما گوش فرا مىدهد به سود شماست ) ؛ او به خدا ايمان دارد ، و به مؤمنان گرايش . . < فهرس الموضوعات > حديث < / فهرس الموضوعات > حديث 1 - الامام علي « ع » - مرّ شيخ مكفوف كبير يسأل ، فقال امير المؤمنين : « ما هذا ؟ » قالوا : يا امير المؤمنين ! نصرانيّ . فقال امير المؤمنين : « استعملتموه حتى