responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 2  صفحه : 346


و انّ مرفقتنا لمن أدم حشوها ليف » . فقال النبي « ص » : « يا سلمان ! إنّ ابنتي لفي الخيل السوابق » . [1] پيامبر « ص » : - هنگامى كه اين آيات بر پيامبر نازل شد : * ( وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ ، لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ) * دوزخ وعده گاه همهء مردمان است آن را هفت در است ، و براى هر درى بخشى از مردم معيّن شده‌اند » ، پيامبر « ص » سخت گريست و اصحاب با گريستن او به گريه افتادند ، و نمىدانستند كه جبرئيل چه چيز براو نازل كرده است ، و هيچ يك از اصحاب نمىتوانست با او سخن گويد . و چنان بود كه پيامبر « ص » چون فاطمه « ع » را مىديد به ديدن او شادمان مىشد .
اين بود كه يكى از اصحاب به در خانهء فاطمه رفت و او را ديد كه مشغول آسياب كردن جو است و مىگويد : * ( وَما عِنْدَ الله خَيْرٌ وَأَبْقى ) * [2] آنچه در نزد خدا است نيكوتر و ماندنىتر است » . پس براو سلام كرد و خبر گريستن پيامبر « ص » را به او رسانيد . فاطمه « ع » برپا خاست و با چادر كهنه اى كه داشت خود را پوشاند كه دوازده جاى آن با ليف خرما وصله شده بود . چون بيرون رفت سلمان فارسى به چادر نگاه كرد و گريست و گفت : وا مصيبتا ! ( دختران ) قيصر و كسرى سندس و حرير بر تن دارند و دختر محمد « ص » روپوشى كهنه دارد كه دوازده جاى آن وصله شده است . چون فاطمه بر پيامبر وارد شد گفت : « يا رسول الله ! سلمان از پوشش من در شگفت شد ؛ قسم به آنكه تو را به حق مبعوث كرد ، پنج سال است كه من و على جز يك پوست گوسفند نداريم ، كه روزها بر روى آن به شترمان خوراك مىدهيم ، و چون شب در مىآيد آن را فرش مىكنيم . و بالش ما از پوستى است كه درون آن از ليف خرما پرشده است » . پيامبر گفت : « دختر من ( در ترك دنيا و توجه به خدا ) در ردهء پيشتازان است » . 2 - الامام علي « ع » : . . و لقد كان في رسول الله « ص » كاف لك في الأسوة ،



[1] « بحار » 8 / 303 - از كتاب « الدّروع الواقيهء » سيّد بن طاوس حسنى .
[2] سورهء قصص ( 28 ) : 60 .

346

نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 2  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست