نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 34
* ( قَوْمِ هُودٍ ) * [1] اين قوم عاد بودند كه منكر آيات پروردگار خويش شدند ، و نافرمانى پيامبران خدا كردند ، و بدين گونه به فرمان هر ستمكار ستيزه گر گردن نهادند ، اينان را در اين دنيا و در روز قيامت لعنت فرو گرفت ؛ آگاه باشيد كه عاديان به پروردگار خود كافر شدند ، و آگاه باشيد كه هلاك و دورى از رحمت خدا بهرهء عاد ، قوم هود ، گشت * ( وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ ) * [2] ( موسى : ) آيا اين خود نعمتى است كه منت آن را بر من مىنهى ، يعنى اينكه بنى اسرائيل را به بندگى گرفتى ؟ * ( وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبادَ الله ، إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ) * [3] پيش از ايشان قوم فرعون را آزموديم ، پيامبرى بزرگوار به نزد ايشان آمد ، كه بندگان خدا را به من بسپاريد ، كه من فرستاده اى امينم * ( اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآياتِي وَلا تَنِيا فِي ذِكْرِي اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّه طَغى ) * * ( . . فَأْتِياه فَقُولا : إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ ، فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ وَلا تُعَذِّبْهُمْ ) * . . [4] تو ( اى موسى ) با برادرت ، همراه با آيتهاى من برويد ، و در ذكر ( ياد كرد ) من سستى مگيريد به سوى فرعون رويد كه او طاغوت شده است پيش او رويد و بگوييد : ما فرستادهء پروردگار توايم ، اكنون بنى اسرائيل را ( آزاد كن