نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 279
قيّم القرآن ، و كانت طاعته مفترضة ، و كان الحجة على الناس بعد رسول الله « ص » ، و أنّ ما قال في القرآن فهو حق ؛ فقال ( الصادق « ع » ) : رحمك الله . [1] امام صادق « ع » - منصور بن حازم گويد : به امام صادق گفتم : خدا برتر و بزرگوارتر از آن است كه به آفريدگانش شناخته شود ، بلكه آفريدگان به خدا شناخته مىشوند ؛ گفت : راست گفتى . گفتم : آن كس كه بداند پروردگارى دارد ، شايسته است كه اين را نيز بداند كه آن پروردگار را خشنودى و خشمى است . و خشنودى و خشم او جز به وسيلهء وحيى يا پيامبرى شناخته نمىشود . پس آن كس كه وحى به وى نرسد ، بايد به جستجوى فرستادگان خدا برخيزد ، و چون آنان را ملاقات كند ، در خواهد يافت كه آنان حجّتند و فرمانبردارى ايشان واجب است . و به مردمان گفتم : آيا مىدانيد كه پيامبر « ص » حجتى از خدا بر خلق بود ؟ گفتند : آرى . گفتم : پس چون پيامبر از دنيا رفت چه كس حجت خدا بود بر خلق ؟ گفتند : قرآن . پس چون در قرآن نگريستم ديدم كه « مرجى » و « قدرى » و « زنديق » كه به آن ايمان ندارند ، براى پيروزى بر حريفان خود ، به قرآن استناد مىكنند . پس دانستم كه قرآن ، جز با داشتن قيّمى حجّت نيست ؛ و هر چه آن قيّم در بارهء آن بگويد حق است . پس به آنان گفتم كه آيا قيّم قرآن كيست ؟ گفتند : ابن - مسعود مىدانست ، و عمر مىدانست ، و حذيفه مىدانست . گفتم : همهء آن را ؟ گفتند : نه . پس كسى را نيافتم كه بگويند همهء قرآن را مىداند جز على « ع » . و چون امرى در ميان امت پيش مىآمد ، آن يك مىگفت نمىدانم ، و آن يك مىگفت نمىدانم ، و آن يك مىگفت نمىدانم ، و اين يك ( على ) مىگفت كه مىدانم ؛ پس گواهى مىدهم كه على « ع » قيّم قرآن بود ، و فرمانبردارى از او واجب ، و پس از پيامبر بر مردمان حجّت بود ، و هر چه او در بارهء قرآن گفته حق است . چون سخنانم بدينجا رسيد امام صادق « ع » گفت : « خدا تو را رحمت كناد » .