نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 270
باشند ، و در هر علم و رشته اى كه به تفسير مربوط مىشود استاد باشند ) ، مىتوانند طبق موازين ثابت فنّ تفسير ، آنها را تفسير كنند . البتّه در مورد همين آيات محكم نيز اگر از پيامبر اكرم « ص » يا اوصياى پيامبر « ع » ، مطلبى و حديثى و بيانى رسيده باشد ، آن مطلب و آن تفسير - عقلا و شرعا - بر ديگر تفسيرها و نظرها مقدّم است ، و پيروى از آن لازم است . بنا بر آنچه - با استناد به قرآن و حديث - گفته شد ، بر مفسّران قرآن واجب است كه در بارهء هر آيه ، نخست در احاديث جستجو كنند و بنگرند كه در بارهء آن آيه ، بيانى و تفسيرى و توضيحى از پيامبر « ص » يا اوصياى پيامبر « ع » رسيده است يا نه ، اگر رسيده بود آيه را بدان گونه كه راسخان در علم قرآنى گفتهاند تفسير كنند و ديگر رأيها و نظرها را كنار افكنند . نيز بر مفسّران است كه تعاليم و احاديث « تفسيرى » را - كه از پيامبر و اوصياى او رسيده است - از تعاليم و احاديث « تأويلى » باز شناسند ، و آنها را در هم نياميزند ، تا اين دو مقوله مخلوط نگردد و آشفتگى پديد نيايد ، و ايجاد مشكلى در فهم عمومى آيات نكند ( كارى كه جمعى از مفسّران نكردهاند ، و چه بسا به تشخيص خود خواننده واگذاردهاند ) . پس مفسّران اسلامى مىتوانند آياتى را كه از پيامبر « ص » و اوصيا « ع » ، تفسيرى براى آنها نرسيده است ، و از آيات متشابه نيز نيست ، بر طبق موازين ، تفسير كنند . در اينجا لازم است يادآورى كنيم كه احاديثى كه از اوصياى پيامبر « ص » نقل شده است ، بنا بر احاديثى كه از خود پيامبر اكرم در بارهء آنان رسيده است ، حجّت است و جاى ترديد نيست . به اين دليل ما احاديث منقول از اوصياى پيامبر ( يعنى ائمّهء طاهرين « ع » ) را احاديث نبوى مىدانيم و در شمار « سنّت نبوى » مىآوريم ، چون از خود آنان رسيده است كه هر چه ما مىگوييم از جدّمان پيامبر « ص » مىگوييم و از پيامبر روايت مىكنيم ؛ و كدام راوى ، در همهء اسلام ، از ائمّهء طاهرين « ع » موثّقتر ؟
270
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 270