نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 249
« يحزّنون به . . » ، واو عطف نيامده است ، براى نكته اى است مهمّ از نظر بلاغت ، زيرا معنا بدون عطف چنان مىشود كه « خواندن قرآن با لحن خوش همان ، و درد آشنايى جان و روشن شدن دل همان » . و البتّه توجّه داريد كه اين حزن ( و درد آشنايى ) امرى است روحى و قلبى و درونى ؛ بنا بر اين در خور آن است كه آثار آن در چهره و رخسار انسان آشكار نگردد ، چون سزاوار چنان است كه امير المؤمنين « ع » گفته است : « العارف وجهه مستبشر ، و قلبه و جل محزون [1] عارف ( انسان خداشناس ) ، چهره اش باز و خندان است ، و دلش ترسان و غمگين ( كه مبادا از قرب الهى محروم ماند ) » .
[1] « غرر الحكم » / 51 . در بارهء « حزن » و مطالبى سودمند پيرامون آن ، رجوع كنيد به « سفينة البحار » 1 / 249 - 248 . نيز سخنانى جامع در بارهء آن ، در كتاب « ارشاد القلوب » ديلمى ، باب 31 .
249
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 2 صفحه : 249