نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 750
6 * ( إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ ، وَإِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ ، وَإِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ ، وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ، عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ) * ، [1] ( ياد آر برپايى رستاخيز را ) در آن هنگام كه آسمان شكافته شود ، و در آن هنگام كه ستارگان فرو ريزند ، و در آن هنگام كه درياها در هم روان گردند ، و در آن هنگام كه گورها برشورند ، آن هنگام است كه هر كس خواهد دانست كه چه كرده است و چه نكرده است ، 7 * ( وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ ، وَما تُقَدِّمُوا لأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوه عِنْدَ الله ، إِنَّ الله بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ) * ، [2] نماز را بر پاى داريد ، و زكات دهيد ؛ هر نيكى كه براى خود از پيش فرستيد ، آن را در نزد خدا خواهيد يافت ، كه خدا به آنچه مىكنيد بينا است ، * ( وَاتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيه إِلَى الله ، ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ ، وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ ) * ، [3] از روزى بترسيد كه شما را نزد خدا بازگردانند ، در آن روز به هر كس پاداش آنچه را كرده است تمام خواهند داد ، و بر كسى ستمى نمىرود ، 9 * ( وَلَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلى رَبِّهِمْ ، قالَ : أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ ؟ قالُوا : بَلى وَرَبِّنا ، قالَ : فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ، قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الله حَتَّى إِذا جاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قالُوا : يا حَسْرَتَنا عَلى ما فَرَّطْنا فِيها ، وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلى ظُهُورِهِمْ ، أَلا ، ساءَ ما يَزِرُونَ ) * ، [4]