نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 667
التّقى ، و ابن عمّ المصطفى ، شقيق النبيّ المجتبى ، ليث الشّرى ، غيث الورى ، حتف العدى ، و مفتاح النّدى ، و مصباح الدّجى . قطع يميني امام الحقّ ، و سيّد الخلق . . قطع يميني . . [1] ( 1 ) امام على « ع » - از اصبغ بن نباته روايت شده است كه گفت : روزى در مسجد كوفه نزد امير المؤمنين « ع » رفتم ، در آنجا مردمان فراوانى با برده اى سياه ديدم كه مىگفتند : اى امير مؤمنان ! اين برده دزدى كرده است . امام به او گفت : اى غلام ، آيا تو دزدى كرده اى ؟ گفت : آرى . دوباره پرسيد : اى غلام ! آيا تو دزدى كرده اى ؟ گفت : آرى ، اى مولاى من . پس امام به او گفت : اگر براى بار سوم چنين بگويى ( اعتراف كنى ) دست راستت را خواهم بريد . آنگاه به او گفت : اى غلام ، آيا تو دزدى كرده اى ؟ گفت : آرى ، اى مولاى من . امام به بريدن دست راست او فرمان داد ، و آن را بريدند . آن غلام دست بريده را خونچكان به دست چپ گرفت و رفت . در ميان راه ، ابن الكوّاء كه از دشمنان على بود او را ديد ، از او پرسيد : دست راستت را كى بريد ؟ غلام گفت : قطع يمينى ، الانزع البطين ، و باب اليقين ، و حبل الله المتين ، و الشّافع يوم الدّين ، المصلَّي احدى و خمسين . قطع يمينى ، امام التّقى ، و ابن عمّ المصطفى ، شقيق النّبيّ المجتبى ، ليث الشّرى ، غيث الورى ، حتف العدى ، و مفتاح النّدى ، و مصباح الدّجى . قطع يمينى ، امام الحقّ ، و سيّد الخلق . . . قطع يمينى . . . ( 2 ) دست راست مرا آن كس بريد كه موى پيش سر او ريخته و شكم او برآمده است ، او كه باب معرفت و يقين است ، و ريسمان استوار خدا است ، و شفاعتكنندهء روز جزا ، و گزارندهء پنجاه و يك ركعت نماز در شبانروز ؛ دست راست مرا او بريد كه پيشواى پرهيز پيشگى است و پسر عمّ مصطفى است و برادر خواندهء پيامبر برگزيدهء خدا ، شير بيشه است ، و باران رحمت