responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 1  صفحه : 624


به سبب و علت آن ناآگاه است و نمىداند چه نيازى را در خور است ، هر چه زودتر به نكوهش آن مىپردازد و آن را نادرست و خطا مىشمارد . . . 7 الامام الصادق « ع » : - يا مفضّل ! الخلق حيارى ، عمون سكارى ، في طغيانهم يتردّدون و بشياطينهم و طواغيتهم يقتدون . بصراء عمي لا يبصرون ، نطقاء بكم لا يعقلون ، سمعاء صمّ لا يسمعون . رضوا بالدّون و حسبوا أنّهم مهتدون . حادوا عن مدرجة الأكياس ، و رتعوا في مرعى الأرجاس الأنجاس ، كأنّهم من مفاجاة الموت آمنون ، و عن المجازاة مزحزحون . يا ويلهم ! ما أشقاهم و أطول عناءهم و أشدّ بلاءهم ، * ( يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَلا هُمْ يُنْصَرُونَ ، إِلَّا مَنْ رَحِمَ الله ) * .
قال المفضّل : فبكيت لمّا سمعت منه ، فقال : لا تبك ! تخلَّصت إذا قبلت ، و نجوت إذا عرفت . . . [1] ( 1 ) امام صادق « ع » : اى مفضّل ! مردمان ( ناآگاه و غافل ) حيرانند و كور و مست ، در طغيان خود آمد و شد مىكنند ، و به شيطانها و طاغوتهاى خود اقتدا مىنمايند . چشمدارانى كورند كه نمىبينند ، و سخنگويانى گنگند كه تعقل نمىكنند ، و شنوندگانى كر كه چيزى نمىشنوند . به چيزهاى پست خرسندند و گمان دارند كه خود راهيافتگانند . از راه روشن زيركان هوشيار به دور افتاده‌اند ، و در چراگاه پليد پليدان به چريدن سرگرم گشته‌اند ؛ گويى از رسيدن ناگهانى مرگ در امانند ، و از چشيدن كيفر كردار خويش مصون .
اى واى بر ايشان ، كه در آن روز كه از هيچ دوستى براى دوستش كارى ساخته نيست و هيچ كس نمىتواند به يارى ديگرى برخيزد - مگر آن كس كه مورد رحمت خدا واقع شود - اينان چه بدبختند و چه رنج فراوان و بلاى سختى در پيش دارند .



[1] « بحار » 3 / 90 - از كتاب « توحيد » مفضّل .

624

نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي    جلد : 1  صفحه : 624
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست