نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 206
شما ، . . . ( 1 ) و مردى از كنار شهر دوان آمد و گفت : اى مردم ! از فرستادگان پيروى كنيد ، از كسانى پيروى كنيد كه مزدى از شما نخواهند و خود راهيافتهاند ، چرا نبايد كسى را پرستش كنم كه مرا آفريده است و شما به سوى او باز خواهيد گشت ؟ ، 2 * ( وَلَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَه مِنْ قَبْلُ ، وَكُنَّا بِه عالِمِينَ ، إِذْ قالَ لأَبِيه وَقَوْمِه : ما هذِه التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ ؟ ، قالُوا : وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ ، قالَ : لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ ، قالُوا : أَ جِئْتَنا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ؟ ، قالَ : بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّماواتِ وَالأَرْضِ ، الَّذِي فَطَرَهُنَّ ، وَأَنَا عَلى ذلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ، وَتَا لله لأَكِيدَنَّ أَصْنامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ) * ، [1] به ابراهيم ، از پيش ، رشد و راهشناسى داديم و ما به شايستگى او دانا بوديم ، ياد كن آن هنگام را كه به پدر و قوم خود گفت كه اين تنديسها چيست كه به پرستش آنها مىپردازيد ؟ ، گفتند : ديديم كه پدران ما نيز به پرستش آنها مىپرداختند ، گفت : شما و پدرانتان تا بوديد در گمراهيى آشكار بوديد ، گفتند : آيا پيامى جدّى و راستين بر ما عرضه مىدارى ، يا از سر شوخى سخن مىگويى ؟ ، گفت : ( شوخى و بازى نيست ) بلكه پروردگار شما همان پروردگار آسمانها و زمين است ، او آنها را آفريده است ، و من در اين باره نزد شما گواهى مىدهم ، و به خداى سوگند كه چون رفتيد و بدينجا پشت كرديد ، كارى چاره ساز بر سر بتان شما خواهم آورد ، < فهرس الموضوعات > ب - اقدام كردن و درگير شدن < / فهرس الموضوعات > ب - اقدام كردن و درگير شدن < فهرس الموضوعات > قرآن < / فهرس الموضوعات > قرآن