نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 618
* ( السَّبِيلَ يَسَّرَه ، ثُمَّ أَماتَه فَأَقْبَرَه ، ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَه ، كَلَّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَه ) * ، [1] مرده باد انسان ، كه چه كافر و ناسپاس است ! ، مگر از چه چيز او را آفريد ؟ ، از نطفه اى ( بىقدر ) آفريدش در اندازه اى معين ( و چهره و بالايى موزون ) ، سپس راه زندگى ( و زنده ماندن و به كمال رسيدن ) را بر او آسان ساخت ، آنگاه او را ميراند و در گور جاى داد ، و از اين پس هر گاه كه بخواهد او را زنده كند و برانگيزد ، ليكن بدانيد كه آدمى هرگز آنچه را كه خدا فرموده ، چنان كه بايد ، به جاى نياورده است ، 17 * ( إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناه بِقَدَرٍ ) * ، [2] ما هر چيز را به اندازه ( و براى هدفى معين ) آفريديم ، 18 * ( وَما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ) * ، [3] جن و انس را نيافريديم مگر براى آنكه به عبادت پردازند ، حديث 1 الامام علي « ع » : . . فإنّ الله سبحانه لم يخلقكم عبثا ، و لم يترككم سدى ، و لم يدعكم في جهالة و لا عمى ، قد سمّى آثاركم . . [4] ( 4 ) امام على « ع » : خداى متعال شما را بيهوده نيافريده ، و مهمل ( و بىحساب