نام کتاب : الحياة ( فارسي ) نویسنده : علي حكيمي جلد : 1 صفحه : 298
( 1 ) به قوم ثمود راه نموديم ، ولى آنان خود كورى و گمراهى را بر هدايت ترجيح دادند ، پس به سبب آنچه خود كرده بودند ، گرفتار صاعقهء عذاب خواركننده گشتند ، 2 * ( وَعاداً وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ ، وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ ، فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ ، وَكانُوا مُسْتَبْصِرِينَ ) * ، [1] ياد كن عاد و ثمود را ، كه حقيقت حالشان ، از خانه ها و منزلگاههاى ايشان بر شما آشكار گشت ؛ شيطان كارهاى ايشان را در نظرشان آراست و از راه راست دورشان كرد ، در صورتى كه از پيش مردمى بودند بينا و هوشمند ، حديث 1 النبي « ص » : حبّك للشّيء يعمي و يصمّ . [2] ( 3 ) پيامبر « ص » : دوستى تو نسبت به چيزى تو را كور و كر مىكند . ، يعنى : چون چيزى را دوست بدارى ، نه عيبهاى آن را مىبينى ، و نه سخن عيببينان را در بارهء آن مىشنوى ، اين است كه در بارهء آن كور و كر مىشوى ، « حبّ الشّيء يعمي و يصمّ » . 2 الامام علي « ع » : عين المحبّ عمية عن معايب المحبوب ، و أذنه صمّاء عن قبح مساويه . [3]