responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 392


وقتى باشد و آنچه خالى بود از ضرورت ممكن بود و هر چه ممكن بود نظر يا در وجودش كنند يا در امكانش اگر نظر در امكان كنند و امكان نفس محمول بود يعنى خواهند كه اثبات امكان كنند موضوعى را جهت ضرورى باشد چه امكان ممكنات را ضرورى باشد و اگر امكان جهت بود يك مقدمه يا هر دو لا محاله ممكن باشد و اگر نظر در وجودش كنند يا مطلوب اكثرى الوجود بود يا اقلى الوجود يا متساوى الوجود و العدم مثال اكثرى الوجود وجود پنج انگشت اشخاص نوع مردم را و مثال اقلى الوجود انگشت ششم انسان را و مثال متساوى نرينه زادن حيوانات و اقلى الوجود اكثرى العدم بود پس قسم اول و آخر داخل بود در اكثرى ايجابى و سلبى و به اين اعتبار ممكن اكثرى بود يا متساوى و وجود و عدم در متساوى مطلوب يقين نتواند بود چه آن مشكوك محض بود و تعلق يقين بمشكوك محال بود و اگر طبيعت تساوى مطلوب بود حالش همان بود كه در ممكن گفته آمد و چون وجود اكثرى مطلوب برهانى بود مقدماتش هم اكثرى بايد هر دو يا يكى چنانك گويند مردان را مواد متحلل غليظ شود پس پوست گردن و زنخ ايشان را كثيف گرداند و چون چنين بود در آن وقت ايشان را ريش بر آيد و اين هر دو مقدمه اكثرى است و شايد كه يك مقدمه ضرورى بود چه نتيجه چون تابع اخس مقدمات بود يك مقدمه اخس كافى بود و جمله اين مقدمات بايد كه ذاتى بود اما از ذاتيات غير لازم باشد و اكثريات را مراتب بسيار بود ميان دو حد دوام و تساوى بحسب كثرت وجود و قلتش و مبادى اكثريات و ديگر ممكنات از مجربات بود و بهرى از محسوسات و بيشتر مطالب در فروع طبيعيات مانند حوادث كون و فساد و احوال معادن و نبات و حيوان و ديگر علمهائى كه تحت اين علم بود مانند طب

392

نام کتاب : أساس الإقتباس ( فارسي ) نویسنده : خواجه نصير الدين الطوسي    جلد : 1  صفحه : 392
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست