نام کتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 80
حضرت نامه بنويسد و جواب دريافت كند ، به اين موضوع توجه دارد كه در فرا گرفتن مسائل به چه اشخاص بايد رجوع كرد . منظور از « حوادث واقعه » پيشامدهاى اجتماعى و گرفتاريهايى بوده كه براى مردم و مسلمين روى مىداده است . و به طور كلى و سر بسته سؤال كرده اكنون كه دست ما به شما نمىرسد ، در پيشامدهاى اجتماعى بايد چه كنيم ، وظيفه چيست . يا حوادثى را ذكر كرده ، و پرسيده در اين حوادث به چه كسى رجوع كنيم . آن چه به نظر مىآيد اين است كه به طور كلى سؤال كرده ، و حضرت طبق سؤال او جواب فرمودهاند كه در حوادث و مشكلات به روات احاديث ما ، يعنى فقها ، مراجعه كنيد . آنها حجت من بر شما مىباشند ، و من حجت خدا بر شمايم . « حجت خدا » يعنى چه ؟ شما از كلمهء « حجة الله » چه مىفهميد ؟ يعنى خبر « واحد » حجت است ؟ [1] و اگر زراره [2] روايتى را نقل كرد حجت مىباشد ؟ حضرت امام زمان نظير زراره است كه اگر خبرى از رسول اكرم ( ص ) نقل كرد ، بايد به پذيريم و عمل كنيم ؟ اين كه مىگويند « ولىّ امر » حجت خداست ، آيا در مسائل شرعيه حجت است كه براى ما مسأله بگويد ؟ اگر رسول اكرم ( ص ) فرموده بود كه من مىروم ، و امير المؤمنين ( ع ) حجت من بر شماست . شما از اين مىفهميديد كه حضرت رفتند ، كارها همه تعطيل شد ، فقط مسأله گويى مانده كه آن هم به حضرت امير ( ع ) واگذار شده است ؟ يا اين كه « حجة الله »
[1] خبر واحد آن است كه به حد تواتر نرسد ؛ يعنى تعداد ناقلان آن به اندازهاى نباشد كه نوعاً مفيد قطع و يقين است . خبر واحد را در صورتى كه ناقلان آن مورد اعتماد باشند ، « معتبر » گويند و در احكام شرعى مىتوان به آن استناد كرد . مقصود از « حجيّت خبر واحد » اين است كه عمل به موجب آن واجب است . و اگر آن را اصلى نباشد ، عامل به آن معذور خواهد بود . [2] عَبْد رَبه بن أعيَن شيبانى كوفى ملقّب به زراره ( متوفى 150 ه ) از اصحاب بزرگ امام باقر و امام صادق ، عليهما السلام ، وى شيخ اهل حديث و از فقهاى اصحاب به شمار است . تمام علماى رجال او را توثيق كردهاند و از اصحاب اجماع شمردهاند و رواياتى از امام صادق ( ع ) رسيده است كه حاكى است از آن كه آن حضرت وى را گرامى مىداشته است . كتابهاى الاستطاعة و الجبر به دو منسوب است .
80
نام کتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني جلد : 1 صفحه : 80