responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 136


آن روز بود البته كار لغوى محسوب مىشد ، ولى آن حضرت به فكر آينده بودند . مثل ما نبودند كه فقط به فكر خودش باشد و وضع خود را بنگرد . فكر امت بوده ، فكر بشر بوده ، فكر همهء عالم بوده است . مىخواسته بشر را اصلاح كند ، و قانون عدل را اجرا نمايند . او بايد در هزار و چند صد سال پيش طرح بدهد ، نصب نمايد تا آن روز كه ملت ها بيدار شدند ، ملت اسلام آگاه گرديد و قيام كرد ديگر تحيرى نباشد وضع حكومت اسلامى و رئيس اسلام معلوم باشد .
اصولا دين اسلام و مذهب شيعه و ساير مذاهب و اديان به همين نحو پيشرفت كرده است يعنى ابتداء جز طرح چيزى نبوده و بر اثر ايستادگى و جديت رهبران و پيامبران به ثمر رسيده است . موسى شبانى بيش نبود و سالها شبانى مىكرد ، آن روز كه براى مبارزه با فرعون مامور شد ياور و پشتيبانى نداشت . ولى بر اثر لياقت ذاتى و ايستادگى خود با يك عصا اساس حكومت فرعون را برچيد . شما خيال مىكنيد اگر عصاى موسى دست من و جناب عالى بود اين كار از ما مىآمد ؟ همت و جديت و تدبير موسى مىخواهد تا با آن عصا بساط فرعون را به هم بريزد ، و اين كار از هر كسى ساخته نيست . پيغمبر اكرم ( ص ) وقتى كه به رسالت مبعوث شد و شروع به تبليغ كرد يك طفل هشت ساله ( حضرت امير ع ) و يك زن چهل ساله ( حضرت خديجه ) به او ايمان آوردند جز اين دو نفر كسى را نداشت و همه مىدانند كه چقدر آن حضرت را اذيت كردند و كارشكنيها و مخالفتها نمودند . ليكن مايوس نشد ، و نفرمود كسى ندارم . ايستادگى كرد و با قدرت روحى و عزمى قوى از . هيچ . رسالت را به اينجا رسانيد كه امروز هفتصد مليون جمعيت تحت لواى او هستند . مذهب شيعه هم از صفر شروع شد . روزى كه پيغمبر اكرم ( ص ) اساس آن را پايه گذارى كرد با استهزاء مواجه گرديد . وقتى كه مردم را جمع و مهمان نمود و فرمود كسى كه چنين و چنان باشد وزير من است جز حضرت امير ( ع ) كه در آن وقت هنوز به سن بلوغ نرسيده بود ولى داراى روحى بزرگ بود بزرگتر از همهء دنيا كسى از جا برنخواست شخصى رو كرد به حضرت ابى طالب و با استهزاء گفت اكنون بايد زير پرچم پسرت به روى ! [1]



[1] تاريخ طبرى ، ج 2 ، ص 319 - 322 .

136

نام کتاب : ولايت فقيه ( فارسي ) نویسنده : السيد الخميني    جلد : 1  صفحه : 136
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست