نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 8 صفحه : 269
اما آن چهار حلال گوسفند و بز و گاو أهلي و شتر عربى است كه مباح كردهايم كه به اينها قرباني كنند خواه نر و خواه مادة را و آن چهار را كه حرام گردانيدهايم گوسفند و بز و گاو كوهى و نر و مادة خراساني است كه حرام گردانيدهايم . پس بنا بر اين مراد از آية آنست كه حضرت به كفار قريش بفرمايند كه آن چه موافق مذهب حضرت إبراهيم است عليه السلام حق است نه آن چه شما از پيش خود بحيره و سايبه و وسيله و حام را مقرر ساختهايد . داود گفت كه من نزد آن خارجي رفتم و اين جواب را گفتم أو گفت اين جواب از تو نيست اين جوابيست كه شتر از حجاز آورده است يعنى البتة به خدمت عالم أهل بيت رفته و أو اين جواب را فرموده است و تو به من مىگويى پس اين علمي است كه بر شتر بار كرده و آورده و اين مجازيست كه شايع است ميان عرب و عجم . و در ميان خوارج فضلاء مىبودهاند و هستند و اين كفره چون بر مذهب آباى خود بر آمدهاند ترك مذهب خود نمىتوانند كرد و ليكن دأب ايشان اين بود كه مشكلات خود را به أصحاب أئمة هدى صلوات الله عليهم عرض مىنمودهاند و أصحاب ايشان عرض مىنمودهاند بائمه معصومين صلوات الله عليهم و جواب حضرت را به ايشان مىرسانيدهاند و ايشان مطمئن مىشدهاند و بسيار بوده است كه خود نيز مىپرسيدهاند و بسيار بود كه هميشه در ملازمت مىبودهاند و اعتقاد به حضرات معصومين داشتهاند و اعتقاد به حضرت أمير المؤمنين صلوات الله عليه نداشتهاند قاتلهم الله و اذهب آثارهم . بدان كه دغدغه نيست در آن كه گاو و گوسفند و بز كوهى در أضحية و هدى صحيح نيست چون مطلق منصرف به متعارف مىشود و همچنين بحسب ظاهر شتر نيز منصرف مىشود به شترانى كه در
269
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 8 صفحه : 269