responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 249


است أرواح و أبدان خلايق را و به أحسن تقويم همه را صورتگرى كرده است .
پس آن ملحد گفت كه اين أمور حق است و ليكن چرا اين خدا ظاهر نمىشود كه خلايق أو را به بينند و اين اختلافات برطرف شود حضرت فرمود كه واي بر تو چون غايب است و چگونه غايب باشد كسى كه هميشه بر أحوال خلايق عالم است و از رگ كردن به ايشان نزديكتر است و ليكن چيزى نيست كه أو را توان ديدن چنانكه آدمي خود را نتواند ديدن با آن كه يقين بوجود خود دارد و هر چه بندگان مىگويند أو مىشنود و أجابت مىكند و تربيت مىكند أبدان و أرواح ايشان را و عالم است بر اسرار ايشان .
و در اينجا عبارتى هست كه بودنش اربط است و صدوق انداخته است و در كافى و احتجاجات و غير آن موجود است كه ملحد گفت تو مىگويى كه در همه جا هست و چگونه تواند كه در همه جا باشد هر گاه در آسمان باشد چگونه در زمين باشد و هر گاه در زمين باشد چگونه در آسمان باشد پس حضرت فرمودند كه اين صفت مخلوقى است كه جسم باشد كه مكاني باشد و از مكاني كه برود به مكان ديگر از أو خالى شود و مكان ديگر از آن پر شود و چون باين مكان آيد مكان أول خبر از مكان سابق نداشته باشد كه در آنجا چه حادث شد يا شود اما واجب الوجود بالذات عظيم الشأن كه پادشاه عالميان و جزا دهنده ايشان است و خداونديست كه هيچ مكاني از أو خالى نيست و هيچ مكاني از أو پر نيست و به هيچ مكاني نزديكتر از مكاني نيست و همه مكانها و زمانها نزد أو يكسان است و مجرد من جميع الوجوه است و خاصيت مجرد چنين است حتى روح كه مجرد است در بدن نيست و در خارج بدن نيست .

249

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 249
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست