responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 241

إسم الكتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 725)


سجّيل فجعلهم كعصف مأكول ) ( 1 ) منقولست به أسانيد متكثرة از هشام بن سالم از محمد بن حمران كه چون پادشاه حبشه يا حاكمش كه كنيتش أبو يك سوم بود و اسمش أبرهة بن صباح كه از قبيله حمير بود و با فيل بسيار آمدند بقصد خرابى كعبه و وجه آمدن ايشان چنانكه در تواريخ موجود است و مفسران نيز ذكر كرده‌اند آن است كه أبرهة كعبه ساخت در يمن كه مردمان به كعبه بيايند شخصي از قبيله كنانه رفت و به وسيلهء خادم شد و شبى فضله آدمي بر در و ديوار آن ماليد و گريخت .
و بعضي ذكر كرده‌اند كه جمعى از قريش در حوالي كنيسه ايشان نزول كردند و آتشى افروختند و از آنجا كوچ كردند اتفاقا باد آمد و آن آتش را بر كنيسه ايشان ريخت و سوخت بنا بر اين أبرهة به جد شد كه كعبه را خراب كند تا مردمان به كعبه أو روند ، پس حضرت فرمودند كه چون أبرهة نزديك رسيد لشكرش پيشتر آمدند و شتران صحرا را بردند و از آن جمله دويست شتر عبد المطلب را بردند و أهل مكة كه شنيدند أبرهة مىآيد به كوهها رفتند بغير از عبد المطلب و كليد دار ، و چون أبرهة در حوالي مكة فرود آمد عبد المطلب به ديدن أو رفت و بسيار جسيم و خوش اندام بود به أبرهة گفتند بزرگ قريش به ديدن تو آمده است أو را بار دادند هيبتي از عبد المطلب در دل أو افتاد با محبت و با خود قرار داد كه البتة به شفاعت خانه آمده است علاجى نيست شفاعتش را قبول مىبايد كرد چون عبد المطلب رسيد و أو بر كرسي نشسته بود از كرسي به زير آمد و تعظيم عبد المطلب نمود ترجمان را گفت بپرس كه سيد قريش چه حاجت دارد پرسيدند .
عبد المطلب گفت كسان تو شترهاى مرا برده‌اند بگو پس دهند أبرهة

241

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 241
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست