نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 7 صفحه : 22
ريختند پس از اين جهت بلند شد . و دور نيست كه رعايت ارتفاع نيز كرده باشند و مشهور آنست كه در وقت ساختن ترسيد كه همه خاكها و سنگها را پس نياورده باشند و وفا نكنند تخمينا يك ذرع به اندرون رفت و آن ذراع را بيرون انداخت كه از طرف حجر چهار انگشتى بيرون افتاده است و ارتفاعش از زمين تخمينا چهار انگشت است و ظاهر است و ما بين ركن يماني و حجر آن ذرع را كه بيرون انداختهاند سنگها را مورّب انداختهاند تا كسى بر بالاى آن راه نرود و خانه بنا بر اين كوچكتر شد و خاكها زياد آمد در اندرون انداختند پس از جهة اينها مىبايد كه نردبان بگذارند تا بالا توان رفت . و اين حكايت از قول ابان است نه از قول معصوم چنانكه كلينى و صدوق در علل از أو نقل كردهاند و ابان زمان حضرات سيد الساجدين و امام محمد باقر و امام جعفر صادق صلوات الله عليهم را در يافته است و از همه روايت كرده است و عظيم الشأن است . < صفحة فارغة > [ طواف خارج حجر ] < / صفحة فارغة > ( و صار النّاس يطوفون حول الحجر و لا يطوفون فيه لأنّ امّ إسماعيل دفنت في الحجر ففيه قبرها فطيف كذلك كيلا يوطأ قبرها ) ( 1 ) و چنين مقرر شده است كه بر دور حجر حضرت إسماعيل بگردند در طواف و داخل حجر نشوند زيرا كه هاجر مادر إسماعيل در حجر مدفونست بر دور حجر مىكردند تا آن كه پا بر قبر أو نگذارند . و اين مضمون در حسن كالصحيح است از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه ، و حجر بمعنى فصيل است يعنى ديوار كوتاهى كه در مقابر بر دور قبر مىكشند و چون در شرع ايشان جايز بود موتى را در مسجد دفن كردن و حضرت إسماعيل مادر و دخترانش را در آنجا دفن كردند و اين
22
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 7 صفحه : 22