responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 177


صبح شد به أو نمود محل وقوف را و در آنجا به دعا وقوف كرد و بعد از آن به منى آمد به مادر و فرزندش كه ساره باشد گفت تو برو به خانه كعبه و مشغول طواف شو و پسر را با خود نگاهداشت پس چون به منى به جاى جمره عقبه رسيد شيطان ظاهر شد جبرئيل گفت كه هفت سنگ به شيطان در آنجا زد حضرت إسحاق را آورد تا موضع جمره وسطى و با پسر گفت اى فرزند در واقعه ديده‌ام كه ترا از جهة رضاى الهى مىكشم چه مىگويى پسر گفت اى پدر به آن چه مأمور شده به جا آور إن شاء الله صبر خواهم كرد و إبراهيم و پسر تسليم نمودند امر الهى را پس شيطان به صورت مرد پيرى ظاهر شد و گفت يا إبراهيم از اين پسر بچه مىخواهى گفت مىخواهم كه أو را بكشم شيطان گفت سبحان الله پسرى را مىكشى كه يك چشم زدن مخالفت الهى نكرده است حضرت إبراهيم گفت خداوندم مرا امر بذبح آن كرده است شيطان گفت كه خداى تعالى هر گز چنين امرى نمىكند البتة شيطان به خوابت آمده است إبراهيم گفت تا باين زمان رسانيده است مرا : شيطان را به من راه تسلط نداده است تو شيطانى شيطان گفت كه و الله كه اين خواب شيطانى است حضرت إبراهيم عليه السلام گفت و الله كه با تو ديگر سخن نخواهم گفت و متوجه كشتن شد شيطان گفت يا إبراهيم تو پيشواى اين مردمانى و اگر فرزند را خواهى كشت همه كس فرزند خود را خواهند كشت و اين گناهها در گردن تو خواهد بود و از براي خدا ترك كن اين كشتن را و إبراهيم جوابش نگفت پس نزد جمره وسطى پسر را خوابانيد و خواست كه بكشد پسر گفت اى پدر روى مرا به پوشان مبادا محبت پدرى مانع شود و دست و پاى مرا محكم ببندد مبادا دست و پا زنم إبراهيم گفت بكشم و دست و پا را نيز محكم ببندم اين دو مشقت را بر تو واقع سازم نمىكنم و الله پس الاغى كه همراه آورده بود

177

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 7  صفحه : 177
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست