نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 6 صفحه : 498
و چون عامه اين نماز را به جماعت قرار دادهاند و بدعتها در آن مقرر ساختهاند بنا بر اين ائمه هدى صلوات الله عليهم اهتمام بسيار در آن نمىفرمودند كه مبادا چنين مفهوم شود كه نماز تراويح ايشان حق است و از جمله سنن جاريه است كه حضرات اهتمام به آن داشته باشند بلكه چنين نيست و از جمله تطوعاتست . و احاديث كه عامه در صحاح خود نقل كردهاند مثل احاديث صحاح ماست و غير صحاح ايشان مانند غير صحاح ماست بلكه در غالب اوقات چنين است مگر جائى كه مطلبى باشد در وضع و اكثر اوقات فضلاى عامه در غير صحابه نهايت دقت مىكنند و از همه كس نقل نمىكنند و اگر از كسى دروغى ظاهر شود ديگر از و نقل نمىكنند و او را مشهور مىسازند بانكه كذابست و وضاع حديثست مثل وهب بن وهب كه از جهت منصور حديث گرو بستن در ريش را نقل كرد و صدوق نيز نقل كرده است در اين كتاب از ائمه هدى صلوات الله عليهم . و ليكن مراد او پر تير است وهب از جهة خاطر منصور در كبوتر بازى نقل كرد و هم چنين حفص بن غياث همين حديث را از جهة رشيد عليه اللعنة الشديد نقل كرد و رشيد گفت تا هزار مثقال طلا يا ده هزار درم كه قيمت هر دو برابر بود به او دادند و چون بيرون رفت رشيد گفت شهادت مىدهم كه لحيه او نجنبيد مگر بر كذب ما ، شهادت مىدهم كه لحيه او لحيه كذابست و نگفت اين دروغ را مگر از جهة من و هر دو را در كتب رجال خود ذكر كردهاند كه وضّاع حديثند چنانكه علماى رجال ما نيز ذكر كردهاند اگر چه حكم به آن كه وضّاعاند نيز مشكل است چنانكه در خصوص اين واقعه ايشان وضع نكرده بودند بلكه غلط حل كردند بلكه وضع نكردن نيز معلوم نيست و محتمل است كه بحسب واقع
498
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 6 صفحه : 498