responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 6  صفحه : 24


دست خود با نهايت خوارى و مذلت و اگر معين باشد كه چه چيز مىدهند پروا ندارند و آن را هم مىرسانند پس مىبايد كه معين نباشد آن مال تا ذلت را بيابند از آن چه از ايشان مىگيرند و در الم باشند تا مسلمان شوند ، و كلينى همين حديث را در حسن كالصحيح روايت كرده است و آخرش باين عبارتست و كيف يكون صاغرا و هو لا يكترث و ظاهرا اين جمله از قلم نساخ افتاده است و معنى همان است كه مذكور شد و ظاهر اين حديث كه عدم تعيين مراد است از صغار و مذلتى كه حق سبحانه فرموده است .
و بعضى گفته‌اند كه مذلت آنست كه جزيه گيرنده نشسته باشد و ذمى ايستاده باشد و چون دست دراز كند كه جزيه را بدهد امام يا نايب امام دست او را بعد از دادن يا در اثنا دادن مىگيرد و بدست ديگر طپانچه بر روى او مىزند و شخصى ديگر كردنى مىزند او را تا اين مذلت و خوارى سبب اسلام او شود و منافاتى ميان هر دو نيست بلى بحسب ظاهر منافات دارد با حديث مصعب كه گذشت كه حضرت امير المؤمنين صلوات الله عليه مقدر ساخت از جهة توانگران و متوسط حالان و فقيران ، و جواب اينست كه در همين حديث واقع است كه جزيه براى امام است ممكن است كه در آن وقت حضرت چنين مصلحت دانسته باشند و آن چه بخاطر فاتر اين شكسته مىرسد آنست كه چون حضرت مىدانست كه تا قيام قايم آل محمد « صلوات الله عليهم » امام زمان را آن اقتدار نخواهد بود كه از ذمى جزيه بگيرد ضابطه مقرر فرمودند كه در زمان غيبت آن حضرت صلوات الله عليه بان عمل نمايند تا چون ظهور كنند براى خود عمل نمايند و چنين شد كه همه باين عمل نمودند .
و از مجوس كرمان يا يزد مجوسى به نزد بنده آمد و سواد خط آن حضرت را

24

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 6  صفحه : 24
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست