responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 554


باقى از آن حضرت است پس بحسب آن چه لازم بوده است كه بان سد حاجت ايشان شود مىگرفته‌اند و باقى را به ايشان مىگذاشته‌اند .
و در صحيح از سليمان بن خالد منقول است كه گفت از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه شنيدم كه مىفرمودند كه اصحاب پدرم به نزد او آمدند و سؤال كردند از آن چه سلطان از ايشان مىگيرد پدرم صلوات الله عليه بر ايشان رقت كردند يعنى آب ديده اش ريخت و يا آن كه مىدانستند كه زكات را به اهلش مىبايد داد و سلاطين جور اهل آن نيستند به ايشان فرمودند كه آن چه به سلاطين مىدهيد از زكات خود حساب كنيد و ديگر مدهيد و چون پدرم رخصت داد از ايشان مجزى شد و الله به اجازه كه به ايشان دادند ، پس من گفتم اى پدر اگر مردمان بشنوند كسى ديگر زكات نخواهد داد حضرت فرمودند كه اى فرزند حقى بود كه حق سبحانه و تعالى مىخواست كه ظاهر سازد گفتم . و احاديث صحيحه بر اين مضمون وارد شده است كه آن چه ظلمه از شما مىگيرند از زكات خود حساب كنيد .
و در صحيح از ابو اسامه منقولست كه به آن حضرت صلوات الله عليه عرض نمودم كه عمال سلاطين جور مىآيند و زكات از ما مىگيرند آيا از زكات ما مجزيست حضرت فرمودند كه نه اين جماعت به غصب و ظلم از شما مىگيرند و زكات از براى جمعى مقرر است حق آنها را به اينها حساب مىكنيد و بر اين مضمون نيز احاديث صحيحه وارد شده است و جزم داريم كه هر دو را حضرت فرموده‌اند و نيست الا به سبب تفويض به ايشان و بر ماست كه تسليم كنيم هر چه فرمايند و بهر يك كه خواهيم از باب تسليم عمل نماييم و الله تعالى يعلم .

554

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 554
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست