responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 335


حركت افلاك را چنان كنيد كه كسوف شود و از حركت متعارف بگردانيد و چنان كنيد كه محاذى آن دريا شود و تاويل كرده‌اند كه آن درياى ماه است كه چون محاذى او مىشود كسوف مىشود و به نسبت محاذات از كل و بعض و در اين صورت محاذى بعض مىشود و بعضى از آفتاب مىگيرد و يا آن كه محاذى درياى بخارات مىشود يا درياى حقيقى و نور آفتاب كم مىشود چنانكه در بعضى از اوقات چنين مىشود كه روشنايى آفتاب كم مىشود و رنگش آلوده مىشود به كدورت و چون حق سبحانه و تعالى مىخواهد كه آيت را عظيمتر كند و تخويف ايشان را بيشتر كند آفتاب را در آن دريا فرو ميبرند به آن كه كل گرفته مىشود كه محاذى كل قمر شود يا كسوف شود اگر سابق كسوف نباشد به مقدارى كه ايشان را مصلحت داند از تخويف هم در مقدار و هم در زمان طولانى و يا كمتر و با ماه نيز چنين مىكند كه اندكى داخل آن دريا مىكند يا بسيارى و اين دريا ممكن است كه حقيقى باشد چون زمين با دريا يك كره است و هر دو حايل مىشوند از رسيدن نور آفتاب بماه و ممكن است كه حق سبحانه و تعالى چون در ازال آزال عالم بود بحال بندگانش بعلم حضورى حركت افلاك را در آن روز چنين مقدر ساخته باشد كه امروز كسوف و خسوف شود تا ايشان خايف شده مشغول بندگى او شوند و تايب شده ترك معاصى نمايند .
پس چون حق سبحانه و تعالى مىخواهد كه كسوف و خسوف را زايل سازد امر مىفرمايد او فرشته بزرگ را كه او امر كند فرشتگان را كه فلك را از راه خود حركت فرمايند و از محاذات اين دو دريا دور كنند پس ملائكه حسب الامر الأعلى فلكرا به مجرايى كه هميشه جارى مىگردانند از آن راه جارى مىسازند پس فلك بحال خود مىآيد و آفتاب و ماه و ستارگان همه به راه مقرر متحرك مىشوند و چون آفتاب و ماه بيرون مىآيند لمحه مكدّرند پس حضرت سيد السّاجدين صلوات الله عليه فرمودند كه به درستى و راستى كه فزع و خوف

335

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 335
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست