responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 316


روشن گردانيد به روشنايى عرش شعاع آفتاب را چنانكه در احاديث وارد شده است كه نور آفتاب از نور عرش است و ممكن است كه ضمير راجع با لله تعالى باشد و در اضافه ادنى ملابسه كافى است يعنى به روشنى كه خود آفريده است آفتاب را روشن گردانيده چنانكه فرموده است كه * ( هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَالْقَمَرَ نُوراً ) * يعنى آن خداونديست كه آفتاب را روشن گردانيده است و ماه را منوّر گردانيده است مانند آفتاب و زنده گردانيد به سبب روشنايى شعاع آفتاب تاريكيهاى ظلمت شب تار را و ممكن است كه مراد نور ماه باشد كه از آفتابست و ممكن است كه به خاء معجمه و باء يك نقطه باشد يعنى بنور آفتاب تاريكيها را پنهان كرد و در تهذيب اطفا است و آن اظهر است يعنى خاموش كرد به شعاع شمس نور ماه و ستارگان را كه در شب بودند يا تاريكى شب را فرو نشانيد بنور آفتاب و چشمهاى جوشان از زمين بهم رسانيد و ماه را منور گردانيد كه در شب اگر چه آفتاب نيست روشنايى ماه مغتنم است و هم چنين ستارگان را باهر و منوّر گردانيد كه اگر ماه نيز نباشد روشنايى ستارگان غنيمت است .
حاصل آن كه همه اينها را از جهة بنى آدم آفريده است تا در رفاهيت خداوند خود را بشناسند و او را بندگى كنند و با اين همه لطفها كه نسبت به ايشان به جا آورد بلند مرتبگى خود را ظاهر گردانيد و بر عرش عظمت متمكن شد چنانكه در قرآن مجيد ياد فرموده است كه بعد از خلق سماوات مستوى شد بر عرش يعنى تخت عظمت يعنى ظاهر شد عظمت و جلال او يا آن كه با اين چيزها كه آفريده بر عرش عظمت متمكن است و غناى ذاتى او راست و به هيچ گونه محتاج عبادت بندگان نيست و نسبت او به عرش و فرش يكسان است و ايجاد كرد اشيا را در نهايت احكام و اتقان و در خلق هر چيزى حكمتهاى لا يتناهى مندرجست كه فوايد آنها به خلايق عايد است و بپا داشت همه اشيا را و همه را حفيظ و رقيب و شاهد است ، پس خاضع است نزد عظمت و جلال او

316

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 5  صفحه : 316
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست