نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 5 صفحه : 273
به لرزه در آمد و همه يك صدا شد ، و حضرت هر ده كام كه مىفرمودند مىايستادند و سه مرتبه تكبير را مىگفتند و ياسر گفت كه چنان پنداشتيم هر مرتبه كه حضرت اين تكبير را مىگفتند كه آسمان و زمين و در و ديوار جواب آن حضرت مىدادند و مرو يك صدا شده بود از گريه و افغان مردمان . و اين خبر به مامون رسيد فضل ذو الرياستين گفت يا امير المؤمنين اگر آن حضرت باين حال به مصلى رسد مردمان همه مفتون او خواهند شد و ما همه كشته خواهيم شد مصلحت در اين است كه بطلبيد كه برگردد پس مامون به خدمت حضرت فرستاد كه شما را به تعب انداختيم و ما راضى به تعب شما نيستيم برگرديد حضرت موزه را طلبيدند و پوشيدند و برگشتند و همين حديث در صحيح از ريان بن الصلت نيز منقولست و بهتر آنست كه زنان جوان بيرون نروند چنانكه گذشت . و در صحيح عبد الله بن سنان مرويست كه حضرت سيّد المرسلين صلَّى الله عليه و آله زنان باكره بى شوهر را رخصت بيرون آمدن دادند از جهة تحصيل روزى يعنى اگر خوردنى خواهند و كسى نداشته باشد بيرون مىتوانند آمد و از مشايخ شنيده ام كه مراد از تحصيل رزق تحصيل شوهر است به متعه يا دوام كه سبب روزى هست و اعم از هر دو اظهر است . و كالصحيح منقولست از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه كه بر امام لازمست كه در روز عيدين و روز جمعه زندانيان را رخصت دهند كه به نماز حاضر شوند و بر ايشان كسان بگمارند كه نگريزند و چون از نماز فارغ شوند باز ايشان را به حبس فرستند چون ايشان نيز مكلَّفند به نماز جمعه و عيدين پس جمع بين الحقّين باين نحو است كه فرمودند . و در صحيح از زراره منقولست كه گفت به حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه عرض نمودم كه هر گاه وقتى برسم كه امام از نماز فارغ
273
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 5 صفحه : 273