نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 3 صفحه : 606
اشياء و او را زوال نيست و ظاهر است يعنى بر همه اشياء غالب است و ادراك او نمىتوان كردن و باطن است يعنى هيچ كس به كنه او نرسيده است با آن كه همه كس علم بوجود او دارد و اظهر من الشمس است و اوست باقى و غير او همه فانىاند . معنى دويم الله اكبر : عليم خبير است عالم است بهر چه بوده است و عالم است بهر چه خواهد بود پيش از وجود آن چون الله اسم جامع است شامل اين معنى هست يا آن كه در تكرار تكبيرات در تكبير اول كه مىگوييم كه خدا بزرگتر است از همه كس يا بزرگتر است از وصف واصفان به اعتبار وجوب وجود است . و در تكبير دويم اعظميّت به اعتبار علم است و در سيم به اعتبار قدرتست يعنى قادر است بر هر چيزى و قويست به اعتبار قدرت كامله مقتدر است بر خلايق و قويست لذاته نه به آن كه قدرتى زايد بر ذات او باشد و همه اشياء به قدرت او بر پاست و هر چه را اراده كند كه باش موجود مىشود . چهارم الله اكبر : يعنى به اعتبار حلم و كرم از آن اعظم است كه به او توان رسيد حلم مىورزد بر معاصى بندگان كه گويا نمىداند و عفو مىكند چنان كه گويا نمىبيند و مىپوشاند چنان كه گويا هيچ كس عصيان او نمىكند و زود نمىگيرد و عقوبت نمىكند به سبب كرم و عفو و حلم . و وجهى ديگر از جهت اعظميّت در معنى الله اكبر به اعتبار جود و كثرت عطاست و خوبى افعال است . و وجهى ديگر در الله اكبر اعظميّت است به اعتبار آن كه به كنه او نمىتوان رسيد گويا مىگويد كه خداوند عالميان از آن بزرگتر است كه وصف كنندگان او را وصف توانند كرد چنان كه او هست بلكه او را وصف مىكنند به اندازهء خود . و وجهى ديگر آن كه خدا اعظم است از آن كه احتياج به عبادت خلايق
606
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 3 صفحه : 606