responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 3  صفحه : 575


مىنوشتند و حفظ مىكردند و مىشستند ديگر مىشنيدند و چون كاغذ كم بود بسيار بود كه بر تخته ها مىنوشتند و با خود مىداشتند پس به نزد بلال آمدم و بر او سلام كردم اين عنوان كه السّلام عليك اى مرد بزرگوار يا مرد پير پس او در جواب گفت و عليك السّلام و در امالى هست و رحمة الله و بركاته و غرض او از اوّل آنست كه سلام او را از خدا مىطلبد و بعد از آن سلام خود را بر او يعنى اميد دارم كه حق سبحانه و تعالى مرا سالم دارد به بركت سلام تو و ترا نيز سالم دارد در دنيا از جميع آفات و بر تو باد رحمت الهى در آخرت و زيادتيهاى اموال و اولاد و عمر و ساير خوبيها در دنيا گفتم حق سبحانه و تعالى ترا رحمت كناد خبر ده مرا از احاديثى كه شنيده از حضرت سيد المرسلين صلَّى الله عليه و آله پس بلال گفت كه تو چه مىدانى كه من كيستم و ظاهرا غرض آن بود كه بداند كه كيست تا اگر اهل آن باشد كه حديث از او نقل كند بكند و الا فلا و محتمل است كه على رسم العاده باشد پس من گفتم كه تو بلالى مؤذن حضرت سيّد المرسلين صلَّى الله عليه و آله راوى گويد كه چون بلال اسم حضرت را شنيد به گريه در آمد و من نيز به سبب گريه او يا مثل او به گريه در آمدم تا آن كه مردمان بر ما جمع شدند و ما مىگريستيم پس بلال گفت كه اى پسر از كدام شهرى گفتم از اهل عراقم گفت به به چون اهل عراق شيعه حضرت امير المؤمنين صلوات الله عليه بودند و يا آن كه ايشان بسيار سعى مىكردند در طلب حديث پس ساعتى مكث نمود و در بعضى از نسخ چنين است كه ثمّ سكت ساعة پس ساعتى خاموش شد و دور نيست كه فكر كرده باشد كه چه حديث نقل كند پس گفت بنويس اى برادر اهل عراق يعنى اى عراقى بسم الله الرحمن الرحيم چون مستحب است كه هر چه نويسند اگر چه شعرى باشد كه ابتدا به بسمله كنند و سلف اكثر ايشان امثال اينها را رعايت مىكردند و چون سبب

575

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 3  صفحه : 575
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست