نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 3 صفحه : 57
است مراد از قول الهى تعالى شانه كه فرموده است كه ما سليمان را به داود عطا كرديم نيكو بنده بود سليمان ما را و او بسيار توبه كننده بود به آن كه چون اندكى از مقام قرب مع الله به مرتبه پستتر از آن مبتلا مىشدند باز متوجه قرب مىشدند چنان كه بر آن حضرت وارد شد كه در وقت عصرى بر او عرض نمودند كه اسبانى را كه بر سه پا مىايستادند و سر سم پاى چهارم را بر زمين مىگذاشتند و اين نوع اسب نفيس مىباشد و آن اسبان تندرو بودند بسيار نفيس پس چون حضرت ملاحظه نمودند كه آفتاب فرو رفته است با خود گفتند كه دوستى اسبان مرا از ذكر الهى باز داشت تا آن كه وقت فضيلت نماز من گذشت اى فرشتگان آفتاب را برگردانيد تا نماز را در وقت فضيلت به جا آوردم پس شروع در وضو كردند و نماز را به جا آوردند و بتحقيق كه اين حديث را با اسناد آن در كتاب فوايد ذكر كردهام و چون حكم به صحت آن كرده است ظاهر مىشود كه سند آن صحيح است باصطلاح قدما و ممكن است كه مراد مصنّف از صحت اين باشد كه آن چه اهل كتاب نقل كردهاند مخالف عقل است پس مىبايد كه اين خبر كه موافق عقلست صحيح باشد و اظهر آنست كه هر دو معنى مراد است و قريب به اين خبر عامه و خاصه روايت كردهاند از حضرت امير المؤمنين صلوات الله عليه بطرق متعدده و چون تاخير صلاة از وقت خود معصيت است و آن بر انبيا جايز نيست تاويلات بسيار از عامه و خاصه وارد شده است يكى آن كه نماز نافله بود يا وردى از اوراد مستحبه بود يا تاخير از وقت فضيلت بود يا به سبب آن آن حضرت را غافل ساختند تا رتبه آن حضرت ظاهر شود بردّ شمس يا آن كه كسى كه قدرت بر ردّ شمس دارد تاخير او جايز است چون البته نماز را در وقت به جا خواهد آورد و الله تعالى يعلم .
57
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 3 صفحه : 57