responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 3  صفحه : 49


مجملا احاديث تفويض متواتر است و ظاهرا با وجود تفويض آن حضرت بىامر الهى كارى نمىكرده است اگر چه جبرئيل نيز واسطه نباشد چون هميشه روح القدس با آن حضرت مىبوده است و قطع نظر از آن هر گاه بحسب احاديث قدسيه سابقه نظر به مؤمنان ممكن باشد « فبى يسمع و بى يبصر و بى ينطق » چرا نظر به آن حضرت ممكن نباشد با آن ربطى كه آن حضرت را با جناب اقدس الهى بود بلكه مستبعد نيست كه اكثر احكام چنين نازل شده باشد چنان كه ظاهر آيات و اخبار بر آن دلالت دارد و اين معنى در غير انبيا و اوصيا اگر باشد حجت نمىتواند شد چون شياطين بر ايشان مسلطند چنان كه حق سبحانه و تعالى فرموده است كه شياطين وحى مىكنند به دوستان خودشان و تمييز ميان واردات رحمانى و شيطانى در نهايت صعوبتست و در انبيا و اوصيا صلوات الله عليهم چون علم يقينى داريم كه شياطين بر ايشان تسلَّط ندارند خاطر جمع است و كرده ايشان كرده خداست و گفته ايشان گفته خداست جل جلاله .
( فَمَنْ شَكَّ فِى الاولَيَيْنِ اعادَ حَتَّى يَحْفَظَ وَيَكُونَ عَلى يَقينٍ وَمَنْ شَكَّ فِى الاخيرَتَيْنِ عَمِلَ بِالْوَهْمِ ) پس كسى كه شك كند در دو ركعت اول نماز اعاده مىكند نماز را تا ديگر خود را ضبط كند و صاحب يقين باشد يا نمازى را كه اعاده مىكند حفظ كند و يقين در دو ركعت داشته باشد و كسى كه شك كند در دو ركعت آخر عمل بوهم كند يعنى نمازش باطل نيست و رجوع به قاعده مىكند كه خواهد آمد يا عمل به ظن خود مىكند چون وهم بمعنى ظن آمده است و اين عبارت ممكن است كه داخل حديث زراره باشد يا سخن صدوق باشد كه بيان معنى حديث كند اگر چه اجمالى كه در آن بود در اين نيز هست در طرفين و كلينى اين جمله را ذكر نكرده است در حديث زراره اظهر آنست كه سخن صدوق باشد و ليكن مضمونش در احاديث زراره و غيرها

49

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 3  صفحه : 49
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست