نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 414
عبدك و ابن عبدك و ابن امتك نزل بك و أنت خير منزول به اللَّهمّ افسح له فى قبره و لقّنه حجّته و الحقه بنبيه و قه شرّ منكر و نكير ) و بندهاى كفن را مىگشايند چنان كه احاديث بسيار در آن واقع شده است و بعضى گذشت و روى او را باز مىكنند و گذشت پس اين دعا را مىخوانند كه خداوندا بنده تو و غلام زاده تو و كنيز زاده تو اگر واو باشد اشاره است به آن كه اسباب رحمت و قابليت رحمت او بسيار است و اگر نباشد باز اشاره است به آن كه كسى است كه عفو او لازمست به اعتبار كثرت مذلت و در اول بمنزله چند كس است كه هر يك قابليت رحمت دارند . ديگر آن كه به درگاه تو آمده است و كسى از اين درگاه محروم برنگشته است . و ديگر آن كه ترا نيست به كسانى كه به درگاه ايشان مىروند با آن كه غير تو نيز از منعمان نااميد بر نمىگردانند چه احتمال دارد كه تو نااميد كنى او را چون اين همه اسباب رحمت دارد خداوندا قبرش را فراخ گردان يعنى در عالم برزخ مغموم نباشد و چون منكر و نكير از او سؤال كنند تو تلقين او كن اعتقادات حسنه او را تا جواب ايشان تواند گفت و محشور ساز او را با پيغمبرش كه بهترين خلايق است و نگاهدار او را از عذاب منكر و نكير . < صفحة فارغة > [ تلقين ميت در قبر ] < / صفحة فارغة > ( ثمّ تدخل يدك اليمنى تحت منكبه الايمن و تضع يدك اليسرى على منكبه الايسر و تحرّكه تحريكا شديدا و تقول يا فلان بن فلان الله ربّك و محمّد نبيّك و الاسلام دينك و علىّ وليّك و امامك و تسمّى الائمة صلوات الله عليهم واحدا واحدا إلى اخرهم ائمّتك ائمّة هدى ابرار ثمّ تعيد عليه التّلقين مرّة اخرى فاذا وضعته عليه اللَّبن فقل اللَّهمّ ارحم غربته وصل وحدته و انس وحشته و امن روعته و اسكن اليه من رحمتك رحمة يستغنى بها عن رحمة من سواك و احشره مع من كان يتولَّاه ) پس دست راست خود را داخل مىكنى در زير دوش راست او كه بر
414
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 414