نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 178
انا فانا گويا بنده مخاطب است زيرا كه كلام الهى هميشه كلام الهى است و در هر زمانى با هر كس خطاب مىكند . ديگر * ( إِلى رَبِّكِ ) * اشاره دارد به آن كه دور افتاده است بسيار و محتاج است به سير إلى الله . ديگر اشاره است به آن كه اى بنده هميشه من تربيت ترا در دار دنيا با هزار مخالفت كردهام اگر در مقام موافقت درآيى ترا فرو نخواهم گذاشت . ديگر اشاره است به آن كه من آن قدر تربيت تو كردهام و مىكنم كه جا دارد كه تو هم كنى كه پرورش من مخصوص تست . ديگر در كلمه راضية مرضية اشاراتست به آن كه مىبايد رجوع تو به پروردگارت از روى خوشنودى باشد و اين ممكن نيست تا به مرتبه محبت و عشق نرسد گويا طلب عشق كرده است و گويا چون عاشق مىشود معشوق خواهد شد و فانى خواهد شد از جميع ارادات خود و باقى خواهد شد به خداوند خود و متخلق خواهد شد به اخلاق خداوند تا قابل خطاب * ( فَادْخُلِي فِي عِبادِي ) * شود و اشاره است به آن كه بندگان خاص من ايشان بندگان منند و غير ايشان بنده نفس و شيطانند و چون كمالات سابقه را به همرسانيدند داخل مىشوند در سلك مقربانى كه : « * ( فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ) * » [1] و همچنين همنشين او مىشوند يعنى هميشه با محبت الهىاند و لمحهاى از ياد او غافل نمىشوند و اين مرتبه اعلى مراتب جنانست و بهشت مقربان است و لهذا خطاب فرمودند كه : * ( وادْخُلِي جَنَّتِي ) * و اضافه به خود نمودن با آن كه همه چيز ازوست اشاره است به آن كه جنت حقيقى اينست و از اين اشارات ديگر مستفاد مىشود كه حصر