نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 171
إسم الكتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) ( عدد الصفحات : 534)
در عرق افتد و لبهاى او بهم كشيده شود و بينى او كشيده شود پس هر يك از اينها را كه از او به بينى ترا بس است در علامت رفتن از جهت كشيدن پاى او به قبله و خواندن قرآن نزد او و تلقين او كردن و در آن كه جنب و حايض را از پيش او بيرون كنند و در آن كه بدانى كه وقت آمدن حضرت رسول خدا و ائمه هدى است صلوات الله عليهم اما اگر مشتبه شود مرگش به اينها جزم نمىتوان كردن كه مرده است و بسيار است كه در سكته بعضى از اين حالات بهم مىرسد . < صفحة فارغة > [ مؤمن هنگام مرگ نوراني مىشود ] < / صفحة فارغة > ( وقال ابو جعفر [1] صلوات الله عليه انّ آية المؤمن اذا حضره الموت ان يبيضّ وجهه اشدّ من بياض لونه و يرشح جبينه و يسيل من عينيه كهيئة الدّموع فيكون ذلك آية خروج روحه و انّ الكافر يخرج روحه سيلا [ أو سلَّا ] من شدقه كزبد البعير كما يخرج نفس الحمار ) و ابو حمزه ثمالى از حضرت امام محمد باقر صلوات الله عليه شنيد كه فرمودند كه علامت احتضار مؤمن آنست كه روى او سفيد مىشود زياده از سفيدى كه داشت يا از سفيدى ساير بدنش و طرف پيشانى او به عرق مىافتد و از چشمهاى او آبى روان مىشود مانند آب گريه پس اينها علامت آن است كه روح او بدر مىرود و روح كافر از اطراف دهانش بيرون مىرود يا سل مىكنند و از اطراف دهانش بيرون مىكشند مثل كف دهان شتر هم چنان كه جان دراز گوش بيرون مىرود . و در كافى او كما يخرج نفس البعير است يعنى راوى شك دارد كه حضرت اين عبارت را فرمود : كزبد البعير يا فرمود : كما يخرج نفس البعير . و ظاهرا نساخ همزه را انداختهاند و خر را بدل شتر آوردهاند . < صفحة فارغة > [ آخرين مزه كه آدمى مىيابد در وقت مردن مزه انگور است ] < / صفحة فارغة > ( و روى انّ آخر طعم يجده الانسان عند موته طعم العنب ) و در