responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 2  صفحه : 166


و در حديث حسن كالصحيح از حضرت امام محمد باقر صلوات الله عليه وارد است كه جمعى از جوانان پادشاهزادگان بنى اسرائيل چند سال مشغول عبادت بودند و مقرر بود كه پادشاه زادگان مشغول عبادت مىشدند بعد از آن متوجه سياحت شدند قلندروار از جهت آن كه در هر شهرى عبرتها حاصل كنند پس رسيدند به قبرى در كنار راهى كه آن قبر مندرس شده بود با يكديگر گفتند كه بياييد تا دعا كنيم الحال تا حق سبحانه و تعالى صاحب اين قبر را زنده كند و ما از او بپرسيم كه مزه مرگ را چگونه يافته است پس اين دعا كردند : أنت إلهنا يا ربّنا ليس لنا إله غيرك و البديع الدّائم غير الغافل الحىّ الَّذى لا يموت لك فى كلّ يوم شأن تعلم كلّ شيء به غير تعليم انشر لنا هذا الميّت بقدرتك پس شخصى از آن قبر بيرون آمد كه موى سر و ريشش سفيد بود و خاك از سر دور مىكرد و چشم او متوجه آسمان بود پس به ايشان گفت به من چكار داشتيد گفتند مىخواهيم كه از تو بپرسيم كه مزه مرگ را چگونه يافتى پس گفت كه من نود و نه سال است كه مرده‌ام و الم و مشقت مرگ از من نرفته است ايشان گفتند كه چون مىمردى در آن وقت سر و ريشت سفيد بود گفت نه و ليكن چون صدا شنيدم كه بيرون آى استخوانهاى خاك شده جمع شد و روح در آن جا كرد و من گمان كردم كه روز قيامت است بيرون آمدم و چشم به جانب آسمان داشتم كه چگونه از هم خواهد پاشيد از اين ترس موى سر و ريشم سفيد شد .
و ترجمه دعا اينست كه تو خداوند مايى اى پروردگار ما ، ما را به غير از تو خداوندى نيست ، توئى كه اشيا را بعد از عدم موجود گردانيدى ، و خود هميشه بودى ، و غافل نيستى از احوال و افعال خلايق و زندهء كه ترا مرگ نيست و ترا هر روز كاريست از ايجاد خلايق و ميرانيدن و روزى دادن و تربيت كردن ، دانائى كه همه چيز را مىدانى بىآن كه كسى تعليم تو كرده باشد ، خداوندا

166

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 2  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست