نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 128
او تشنه باشد بلكه قدرى بخورى و باقى را به او دهى و تو پوشيده نباشى و او برهنه باشد . و حق ششم آن كه اگر ترا كنيزى خدمتكار باشد و برادرت را نباشد پس واجبست كه او را بفرستى كه جامه اش را بشويد و طعام او را بپزد و فرش خواب او را بيندازد و برچيند . و حق هفتم آنست كه قسم او را درست كنى كه اگر ترا قسم دهد كه و الله چنين كن بكنى اگر مشروع باشد ، و اگر ترا به ضيافت يا غير آن بخواند اجابت كنى و اگر بيمار شود عيادت او كنى و اگر بميرد به جنازه اش حاضر شوى و اگر يا بى كه حاجتى به تو دارد حاجتش را بر آورى و نگذارى كه آن را از تو طلب كند بلكه پيش دستى كنى در بر آوردن حاجت او پس هر گاه چنين كنى دوستى خود را به دوستى او وصل كرده و دوستى او را به دوستى حق سبحانه و تعالى يعنى شروط محبت مؤمن كه از جمله شروط محبت الهى است به جا آورده خواهى بود . و در دو حديث كالصحيح از آن حضرت صلوات الله عليه منقولست كه فرمودند كه مؤمن را بر مؤمن هفت حق واجب هست كه حق سبحانه و تعالى آنها را واجب گردانيده است و مؤمن را از آن سؤال خواهد كرد : اول آن كه در برابر تعظيم او كنى و دوستى او را در دل خود نگاه دارى ، و در مال او را با خود برابر كنى يا اعانت كنى او را بمال خودت ، و از براى او همان خواهى كه از براى خود مىخواهى ، و غيبت او را بر خود حرام كنى يعنى نكنى و نشنوى ، و در مرض به عيادت او به روى ، و تشييع جنازه او بكنى ، و بعد از مردن او نگويى مگر خير او را . و در حديث حسن كالصحيح يا صحيح از آن حضرت صلوات الله عليه
128
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 128