نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 117
و نفشارد دست او را و اين در صورتيست كه خوف تلذذ و ريبه نباشد كه در آن صورت البته حرامست و احاديث ديگر وارد شده است كه در كتاب نكاح خواهد آمد . و در حديث موثق كالصحيح از اسحاق بن عمار از حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليه وارد شده است كه هر گاه دو مؤمن يكديگر را ملاقات كنند و دست در گردن يكديگر كنند رحمت الهى ايشان را فرا مىگيرد و اگر هم را در بغل گيرند و قصد ايشان رضاى الهى باشد و هيچ غرضى از اغراض دنيوى نداشته باشند خطاب مىرسد به ايشان كه گناهان شما آمرزيده شد من بعد عمل را از سر گيريد و كار بد مكنيد و چون شروع در گفتگو مىكنند فرشتگان به يك ديگر مىگويند كه دور شويد شايد كه ايشان را سرى باشد كه حق سبحانه و تعالى بر ايشان پوشانيده باشد آن را گفتم فداى تو گردم پس در آن وقت بر ايشان ملائكه نمىنويسند و حال آن كه حق سبحانه و تعالى فرموده است كه بنده سخنى نمىگويد مگر آن كه نزد او ناظرى هست پس حضرت آهى سرد از سينه كشيدند و به گريه افتادند تا آن كه محاسن مبارك آن حضرت تر شد و فرمودند كه اى اسحاق غرض الهى از دور كردن فرشتگان تعظيم مؤمن است و اگر ايشان نشنوند و ننويسند خداوندى كه عالم السر و الخفياتست مىداند و بر ايشان حفظ مىنمايد . و در حديث قوى از حضرت امام محمد باقر و حضرت امام جعفر صادق صلوات الله عليهما وارد شده است كه هر مؤمنى كه به زيارت برادر مؤمن خود رود و حق برادر مؤمن را داند حق سبحانه و تعالى بنويسد از جهت او بعدد هر گامى يك حسنه و محو كند يك گناه و بلند كند يك درجه او را و چون در خانه او را بزند درهاى آسمان از جهت او گشوده شود و چون يكديگر را ملاقات كنند و مصافحه كنند و دست در گردن يكديگر كنند حق سبحانه و تعالى نظر شفقت
117
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 2 صفحه : 117