نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 487
و همچنين اگر بالكليه جاهل باشد كه حكمى هست مثل آن كه چون بسيارى از كتب حديث ما را سلاطين جور و زنادقه سوزاندند چنان كه در اين اوقات مذكور شد كه رو سياه ازل و ابد سوخته يا شسته است به تبع پيشواى ايشان عثمان كه جميع قرآنها را در جميع بلاد امر كرد كه سوختند ، و نقل كردهاند كه چهل هزار قرآن بود كه سوختند و فرمود كه در مدينه مشرفه هفت قرآن به نحوى كه خود ترتيب داد و هر چه در وصف اهل البيت و مذمت قريش بود بيرون كرد و سنيان آن قرآنها را امام ناميدند و زمخشرى در كشاف بسيار مىگويد كه در امام چنين است يعنى در مصحف عثمان پس ممكن است كه حكمى چند از الهى در آن احاديث بوده باشد و چون بما نرسيده است بر آن مؤاخذه نباشيم . و همچنين در آثارى كه بما رسيده است بسيار باشد كه احكام باشد و ما نفهميم ، يا بما نرسيده باشد چنان كه بسيارى از آن مذكور خواهد شد كه اخبار بوده است و بواسطه عدم تتبع ، يا عدم كتب نزد جمعى ، يا عدم تدبر در آن متروك شده است پس ممكن است كه بسيارى از احكام الهى مخفى بوده باشد و ندانند بر آن مؤاخذه نخواهد بود إن شاء الله . ششم : آن چه را طاقت بر آن نداشته باشند يعنى مشكل باشد مثل آن كه گذشت كه بنى اسرائيليان بدن خود را به مقراض مىچيدند از جهت بول و ساير تكاليف شاقه كه بر ايشان هست و در خبر معراج وارد است كه اين توسعه را حق سبحانه و تعالى اول فرمود كه * ( لا يُكَلِّفُ الله نَفْساً إِلَّا وُسْعَها ) * [1] . يعنى حق سبحانه و تعالى تكليف نمىكند هيچ كس را مگر به چيزى چند كه در وسع ايشان بيشتر از آن هست و در خطبه كتاب گذشت و حضرت مطالب ديگر را