نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 434
جماعتى ديگر با حضرت شريك بودند و اگر چه حضرت در فعل تقيه مىكردند در فتوى تقيه نمىكردند ، يا آن كه اگر ضررى اندك برسد متحمل آن ضرر مىبايد شد و تقيه نمىبايد كرد ، و اگر ضرر عظيم رسد تقيه مىبايد كرد . و آن چه اظهر است آنست كه عدم تقيه در شراب نبيذ از آن جهت است كه هيچ كس واجب نمىداند شرب آن را مع هذا اكثر سنيان حرام مىدانند پس اگر نخورد مىتواند گفت كه من بمذهب جمعى عمل مىكنم كه نمىخورند . و همچنين در مسح بر خفين مىتوان كندن كه پا را بشويد و پا شستن بهتر است از مسح بر موزه . و در حج تمتع ممكن است كه اين كس حج تمتع كند كه ايشان مطلع نشوند چون سنيان كه داخل مكه مىشوند طواف و سعى قدومى مىكنند و طواف و سعى عمره تمتع به نيت از آن ممتاز مىشود و نيت امر قلبى است پس اين حكم مخصوص آن حضرت نباشد . و آن كه صدوق هر دو را ذكر كرده است و وجه جمع را نگفته است ظاهرا مذهب او تخيير باشد به آن كه مكلف مخير باشد ميان تقيه و عدم تقيه كو ضرر برسد ، يا نحو زراره قايل است و چون عامه كه قايلند به مسح بر خفين اعتقاد به گفته عايشه دارند و از جهة او بستهاند كه حضرت سيد المرسلين صلى الله عليه و آله فرمود كه نصف دين خود را از حميرا اخذ نماييد با آن كه اين نسبت به اجلاف ته ميدان نمىتوان داد كه زنى كه به اعتقاد ايشان معشوقه آن حضرت باشد بهر كس بگويد كه دين خود را از زن من ياد گيريد از جهة الزام ايشان كه در كتابهاى سنيان هست كه به اعتقاد ايشان صحيح است صدوق از عايشه روايت كرده است . ( وروت عائشة عن النّبيّ صلَّى الله عليه و آله انّه قال اشدّ النّاس حسرة يوم القيمة من راى وضوءه على جلد غيره ) يعنى روايت كرده است عايشه كه روز قيامت كسى حسرت او بيشتر باشد كه وضوى خود را بر
434
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول ) جلد : 1 صفحه : 434