responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 413


منتهاى نرمه گوش عذارش مىگويند كه زلف بر آنجا در مىآيد پيش از ريش و از پائين نرمه گوش عارض است و سفيدى ميان گوش و عذار هست كه مو بر آنجا بر نمىآيد اين چهار چيز اكثرش بلكه در اكثر مردمان همه اش از حد رو بيرون مىرود كه صدغ ، و عذار ، و عارض ، و سفيدى باشد و به ترتيب از طرفين رو كشيده است .
و چون در ميان رو بينى واقع است و انگشتان كه بر روى مىگردند به خط مستقيم از طرفين به زير نمىآيند بلكه از طرفين به شكل دايره طولانى به زير مىآيند حضرت فرمودند كه دارت مستديرا يعنى بگردد بعنوان دايره چنان كه تا حال علماى ما همه چنين فهميده‌اند . و غفران پناه شيخ بهاء الدين محمد را اعتقاد اين بود كه معنى اين عبارت آن است كه دست بر رو بگردد بعنوان دايره به آن كه ميان دو انگشت را بر بلندى بينى بگذارند و هر دو انگشت را بر دور رو بگردانند و هر چه بدر رود از رو نيست و با آن كه آن چه شيخ مرحوم مىفرمودند به معما اقربست و در كلام معصومين معما كم است فايدهء بر آن مترتب نمىشود و مكرر بحث مىكرديم و به جايى نرسيد .
مجملا چون اين حديث را علما همگى عمل كرده‌اند و جمعى كثير نقل اجماع بر مضمون آن كرده‌اند و بعد از آن خلاف كرده‌اند در عذار و عارض و حق اين است كه بعد از آن اجماع و حديث صحيح بىمعارض خلاف كردن وجه نداشته باشد اگر چه ظاهر خلاف ايشان به محض لفظ برمىگردد كه جمعى مىگويند كه انگشتان مىرسد و بعضى گفته‌اند كه نمىرسد .
و علما همگى گفته‌اند كه اين تحديد نظر به مستوى الخلقه است يعنى جمعى كه دست و روى ايشان مناسب يكديگر باشد پس اگر رو بسيار فراخ باشد و دست تنگ رجوع مىكند به جمعى كه مستوى الخلقه‌اند كه چه مقدار از روى ايشان شسته مىشود و تا گوش از طرفين چه قدر مىماند آن قدر را

413

نام کتاب : لوامع صاحبقرانى ( شرح الفقيه ) ( فارسي ) نویسنده : محمد تقي المجلسي ( الأول )    جلد : 1  صفحه : 413
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست