ارباب ذكر و سماع بر شما و اطوار شما و غفلت و فسوق و مستى دنيا و ديوانه شدن به باطل و فريفته شدن به شهوات نفسانى و آنچه شيطان شما را بدان مىخواند از پرداختن به لذّات ظاهرهء فانيه و محروم شدن از مراتب عاليهء باقيه مىخندند . يعنى شما سامديد و به لهو و اباطيل اشتغال داريد . چنانچه در شأن نزول آيه مسطور شد و چنانچه منقول است از عبد الله بن جعفر طيّار كه عبد الملك بن مروان بر او اعتراض كرد كه تو شيخى از مشايخ قريش و سماع مىكنى ؟ و اين قبيح است . عبد الله بن جعفر رضى الله عنهما در جواب او گفت : بلى ما سماع مىكنيم اما آنچه تو مىكنى در نظر ما قبيحتر است . عبد الملك گفت : آن كدام است ؟ گفت : آن است كه اعرابىِ بغل گنديدهء فحّاشِ هرزه گوىِ تهمت بندِ مطيعِ شيطان را مىآورى ، پس به او مىبخشى صد شتر ، امّا من كنيزكى مىخرم از مال حلال خود و او را تعليم مىنمايم حُسْنِ نغمات و شعر نيكو و او خدا را به ياد من مىآورد و فرح و سماع به آن مىنمايم كه حق تعالى مىفرمايد : * ( « قُلْ بِفَضْلِ الله وَبِرَحْمَتِه فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ » ) * . [1] ديگر حديث هَشْتدَهم از فصل دوم كه ابى بصير ليث مرادى از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده به اصطلاح متأخرين هم صحيح است . با آنكه صريح در غناست ؛ زيرا كه مىفرمايد كه اجر مغنّيهاى كه عروس به خانهء شوهر مىبرد مباح است و فرقهء اولى كه مىگويند غنايى كه در حال عروس به خانهء شوهر بردن باشد مستثناست ، نفعى ندارد براى ايشان . چه ، احاديث ديگر هست كه غناى مغنّيه كه آواز ايشان مرد نامحرم نشنود ، جايز است چنانچه در حديث هجدهم كه امام عليه السلام مىفرمايد كه اجرت مغنّيه كه در مجلس مردان نباشد ، جايز است و زفاف كه عروس به خانهء شوهر بردن باشد ، در اين حديث مذكور