در كتاب مذكور عمل به احاديث ضعيفه بسيار كرده است و اين مؤيّدِ آن است كه حديثى چند ضعيف كه بعضى ، از آن خواستهاند كه ميل خود را به خوانندگى كردن و خوانندگى شنيدن ظاهر سازند و بيان فرمايند كه غنا در قرآن مباح بلكه سنّت است ، مخالف مذهب شيعه است كه شيخ عالى درجه متوجّه آن نشده . و اينكه فرمودهاند كه كلام شيخ طَبْرِسى مشعر است به اينكه حرمت غنا در قرآن در ميانِ متقدّمينِ علماى اماميه مشهور نبوده ، به آنچه مذكور شد از قول شيخ مفيد و شيخ طوسى عليهما الرحمة ، ضعفش ظاهر مىشود . و اين بسيار بعيد است كه شيخ طوسى عليه الرحمة با آنكه شاگرد شيخ مفيد رضوان الله عليه باشد ، در مسألهء حرمت غنا در قرآن مخالفت به آن طور استادى كند كه در مسايل حلال و حرام از حضرت خليفة الرحمان صلوات الله عليه توقيعات به او آيد و حكم كند به حرمت تعليم كردن غنا مطلقاً . و اگر كسى كتاب شيخ مفيد عليه الرحمة را نديده باشد ، قول شيخ طوسى عليه الرحمة از براى او مؤيّدى است در اين باب ، و زود باشد كه در طىّ اقوال فقها اين معنى از اين واضحتر شود ، إن شاء الله تعالى . ديگر از جملهء بزرگان علماى شيعه رضوان الله عليهم اجمعين كه حكم به حرمت غنا كرده يكى شيخ ابو القاسم محقّق است عليه الرحمة كه كمال احتياط او در دين نزد مردم صاحب يقين معلوم است و او نيز تصانيف بسيار دارد . و از جمله چيزهايى كه مشعر است به فضل و كمال او يكى آنكه استادِ علَّامه حلَّى است عليه الرحمة . و اين شيخ عالى درجه در حرمت خوانندگى در كتاب شرائع الإسلام مىفرمايد كه : مَدُّ الصوتِ المُشْتَمِلِ عَلَى التَرجِيعِ الْمُطْرِبِ ، يَفْسُقُ فاعلُه وَتُرَدُّ شَهادَتُه سواء كان في شِعْرٍ أو قُرآنٍ . [1]
[1] شرائع الإسلام ، ج 4 ، ص 913 ، كتاب الشهادات ، في صفات الشهود .