مقدمه در كلمهاى چند ضرورى بدان اى عزيز أعزَّك الله في الدارَين كه مسائل دينى بر دو قسم است : اوّل آن است كه مشخص نيست كه مذهب شيعه و طريقهء ايشان در آن مسأله كدام است ؛ مثل نماز جمعه كه حرمت آن يا وجوب فى الجملهء آن در زمان غيبت صاحب الزمان صلوات الله عليه معلوم نيست كه كداميك از اين دو طريقْ مذهب شيعه بوده . اين قسم از مسائل را « مسائل خلافى » مىگويند ؛ اگر كسى قائل شود كه نماز جمعه در غيبت معصوم حرام است و ديگرى قائل باشد كه نماز جمعه در غيبت معصوم واجب است فى الجمله ، بر هيچ يك از اين دو كس واجب نمىشود كه به نوشتنِ كتاب و رساله ، آن ديگرى را قائل به مقالهء خود كند . و با وجود اين ، گاه هست كه بعضى از علما در اين قسم مسائل در كتابها و رساله ها نقل اعتقاد خود مىكنند و دليل بر آن مىگويند . و قسم ديگر از مسائل دينى آن است كه به جايى رسيده كه معلوم و ظاهر است كه مذهب اهل البيت عليهم السلام و مذهب علماى شيعه رحمهم الله در آن كدام است ؛ مثل غنا كردن و خوانندگى نمودن در قرآن كه معلوم است كه مذهب اهل البيت عليهم السلام و مذهب علماى شيعه رضوان الله عليهم آن است كه غنا كردن در قرآن حرام است . و در اين باب شواهد بسيار است . پس اگر كسى گويد كه غنا كردن در قرآن جايز يا سنّت است ، در اين صورت بر خلاف مذهب اهل بيت پيغمبر سلام الله عليهم اجمعين حكمى كرده خواهد بود و بر هر مسلمانى ، خصوصاً بر ارباب علمْ و جماعتى كه حرف ايشان را در غيرْ تأثيرى باشد ، گو در يك كس تأثير كند و بس ، واجب مىشود كه در ازالهء آن سعى نمايند تا دين پيغمبرِ خدا صلى الله عليه و آله و سلم ضايع نشود . و همچنين كه حالا بعضى مىگويند كه غنا در قرآن سنّت است ، شايد ديگرى بگويد كه بردنِ مال غير در فلان مكان جايز