معنى اوّل در لغت جمع شدن است ( 1 ) اگر چه در يك مكان باشد و معنى ثانى ، گام زدن و لگد زدن است . يا اين كه فرج نيز در لغت ، مطلق گشادگى است پس اگر مناط لغت است ، آن نيز صريح نيست و اگر عرف است ، اين دو تا نيز صريح است . و قسم به هر اسم از اسماء الله باشد ( 2 ) و مدّت هر قدر باشد ( 3 ) و يا مطلق باشد نيز ، حكم همين است و توكيل در اينجا جايز نيست ، زيرا كه در قسم توكيل نيست و عربى در اينجا و در ظهار ، ضرور [ ى ] نيست . ( 4 ) و همين كه صيغه تمام شد ، وطى حرام مىشود با وجود اين كه شرط انعقاد قسم آن است كه مرجوح نباشد . و در اينجا حرام است ترك وطى زن دائمهء مطيعه ، بيشتر از چهار ماه . و دائما وطى وى مستحبّ و ثواب عظيم دارد كه هر وقت غسل جنابت مىكند ، گناهان ايشان يكسر ريخته مىشود مثل برگ از درخت در وقت خزان و لكن ايلاء بخصوصه از اين حكم خارج شده و