متزلزل است هم چنان كه در ايقاعات مىآيد اگر چه مدّتها تصرّف كرده باشد بخلاف هديه و هبه كه به محض صدق تصرّف مالكانه لازم مىشوند . پس هم چنان كه آن شبهات مشعر به عدم حاجت به صيغه است اين شبهه مشعر به حاجت است چه اگر هديه باشد ، بعد از تصرّف مالكانه استرداد نمىشد ( 1 ) و لا اقل يك نفر مسلم مىگفت كه مهدى غصب كرد از مهدى اليه و احدى نگفته بلكه اگر بگويند ، همه كس او را مذمّت مىكنند كه غصب چرا است ؟ به احدى از نواقل كه به او منتقل نكرده بود ؟ ! پس صيغه در هديه شرط است پس مهدى گويد : « أهديت إليك هذا المتاع » . يعنى : هديه دادم به تو اين متاع را . پس فورا مهدى اليه بگويد : « قبلت الهديّة » . يعنى : قبول كردم اين هديه را . و اگر وكيلين جارى نمايند ، وكيل مهدى گويد : « عن موكَّلى أهديت إلى موكَّلك هذا المتاع » .