برداشتن ( 1 ) ، عاريّه متحقّق مىشود . و عاريّه و امانت مدّت نمىخواهد و لزومى نيز ندارند ، هر وقت مالكشان رجوع كند جايز است مگر در هفت موضع : اوّل : در دفن ميّت پس اگر زمينى را عاريّه داد از براى دفن ميّتى رجوع نمىتواند كرد تا جميع گوشت و پوست و استخوان و مويهاى او پوسيده شود . پس اگر به قدر ذرّهء [ اى ] از اجزاى وى باقى باشد ، نبش وى حرام است . ( 2 ) دويّم : زمينى را عاريّه دهد از براى زراعت كردن كه رجوع جايز نيست ، تا آن زراعت برسد و چيده شود . بلى جايز است رجوع كند و ارش ضررهاى ( 3 ) مستعير را بدهد . سيّم : زمينى را عاريّه دهد از براى غرس اشجار كه رجوع جايز نيست مادامى كه از آن اشجار انتفاع مىتوان برد . پس اگر رجوع كند بايد مستعير آنها را بكند و قيمت كنند هر چه از قيمتش كم شده است ( 4 ) معير بدهد . و